داستان سر ابن زياد
ابراهيم سر ابن زياد را در كوفه پيش مختار فرستا، سر ابن زياد را در گوشه قصر نهادند ماري باريك پيدا شد و ميان سرها گردش مي كرد تا به سر عبيدالله رسيد وارد دهان او شد و از بينيش خارج گرديد، و از بيني وارد مي شد و از دهنش خارج مي گرديد، و مكرر اين عمل را انجام مي داد.
نقل شده اول كسيكه در اسلام سكه زد و منتشر ساخت عبيدالله بن زياد است.
مرجانه مادر عبيدالله پس از شهادت امام حسين عليه السلام او را گفت: اي خبيث فرزند پيامبر را كشتي؟ هرگز روي بهشت را نخواهي ديد [1] .
پاورقي
[1] کامل 516:3.