بازگشت

قاتل عبدالله فرزند مسلم


از تواريخ برمي آيد كه فرزنداني از مسلم بن عقيل در كربلا بودند غير از دو طفلان معروف كه در زندان ابن زياد بوده اند، و ايشان در كربلا جنگيده اند از جمله عبدالله است كه زيد بن رقاد ملعون با دو تير او را شهيد كرد، تير اول به سويش پرتاب نمود و عبدالله دست خود را حمايل قرار داد كه تير دست را به صورتش دوخت و هنگاميكه اين تير به او اصابت كرد


چنين گفت: بار خدايا اينان ما را كم شمردند و خوار ساختند خداوندا اين ها را بكش چنانكه ما را كشتند، و آنان را خوار كن چنانكه ما را خوار كردند؟

همين ملعون تير ديگري بر او زد كه او را شهيد كرد، سپس ببالين جوان آمد و با حركت دادن تير را از پيشاني او بيرون كشيد ولي پيكان تير كه از آهن بود در پيشانيش باقي ماند و نتوانست آن را بيرون بكشد.

مختار عبدالله كامل را براي دستگيريش مأمور ساخت، خانه اش را محاصره كردند، زيد با شمشير كشيده بيرون آمد، و چون مرد شجاعي بود ابن كامل دستور داد هيچ كس با نيزه و شمشير كشيده به او نزديك نشود بلكه او را تيرباران و سنگباران كنيد، به اين وسيله او را كشتند، چون احساس كردند هنوز رمقي در بدن دارد فرمان داد تا آتش آورند و او را كه هنوز زنده بود آتش زدند [1] .


پاورقي

[1] طبري 677:8 کامل 342:4.