بازگشت

ميدان جنگ با ابن زياد


يزيد بن انس با سپاهيان بسرعت تمام بطرف موصل حركت كرد تا بسرزمين موصل رسيد، ابن زياد كه از آمدن سپاهيان كوفه آگاه شد جاسوسي فرستاد تا از مقدار سپاهيان تحقيق كند، جاسوس ابن زياد اظهار داشت كه در حدود سه هزار سوار بيش نيستند، ابن زياد شش هزار سرباز در مقابل ايشان فرستاد تصادفا يزيد فرمانده سپاه مختار مريض گرديد و حالش سخت شد سوار بر الاغي شد و افرادي او را نگه مي داشتند و در ميان سپاه سير مي كرد و سپاهيانرا به استقامت و پايداري سفارش مي كرد و گفت: اگر من مردم ورقاء بن عازب اسدي فرمانده سپاه است و اگر او نيز آسيبي ديد عبدالله بن ضمره رئيس لشكر خواهد بود، و پس از او سعر بن ابي سعر فرمانده قشون است.

يزيد قبل از آفتاب در مقابل سپاه ابن زياد صف آرائي كرد، و خود روي تختي قرار گرفت و چند نفر تخت او را در وسط پياده نظام حمل مي كردند و با صداي ضعيف سپاهيان را تحريك مي كرد، هنوز آفتاب بالا نيامده بود كه سپاه شاميان درهم شكسته شد و فرار كردند و فرمانده آن ها ربيعة بن مخارق تنها ماند هر چه سربازان را صدا زد كه برگردند گوششان بدهكار نبود، عبدالله بن ورقاء اسدي و عبدالله ضمره بر او حمله كردند و او را كشتند و محل سپاهشانرا متصرف گشتند و آنچه به جاي گذاشتند بودند سپاه عراق غارت كردند.

روز دوم ابن زياد بجاي ربيعه، عبدالله بن حمله را به فرماندهي سپاه برگزيد، او با سپاه


مختار بجنگ پرداخت در اين روز شكست سختي خوردند و رئيس سپاه كشته شد و سيصد نفر از آنان اسير عراقيان شدند، هنگاميكه اسيرانشان را پيش يزيد بن انس آوردند مرضش سخت شده بود آخرين لحظات زندگي را مي پيمود، با دست اشاره كرد همه را گردن بزنند تمام اسيران را از دم شمشير گذرانيدند!

يزيد بن انس گفت: پس از من ورقاء بن عازب امير و فرمانده شما است اين جمله را گفت و جان به جان آفرين تسليم كرد، سپاهيان از مرگ فرمانده خود ناراحت گشته و خود را باختند او را غسل داده، ورقاء بر او نماز خواند بخاك سپردند پس از دفن يزيد، ورقاء فرمانده جديد با ياران خود به مشورت پرداخت و اظهار داشت براي من انديشه اي پيدا شده مرا راهنمائي كنيد همه ميدانيد كه ابن زياد با سپاه سنگين شام عازم جنگ با ما است و ما جمعيت اندك قدرت مقاومت با او را نداريم اگر به سوي كوفه برگرديم خواهند انديشيد كه چون فرمانده نداريم برگشته ايم و با اينكه ما دو نفر از فرماندهان آن ها را كشته ايم هميشه از ما ترسان خواهند بود اما اگر مقاومت نموده و سپس شكست بخوريم پيشروي ديروز ما خنثي شده و از ميان خواهد رفت، همه پيشنهاد ورقاء را پسنديدند و راه كوفه را پيش گرفتند! [1] .


پاورقي

[1] طبري 645:8 کامل 229:4.