بازگشت

چشمان مختار آسيب مي بيند


مسلم بن عقيل كه از طرف امام حسين عليه السلام مأموريت كوفه يافت در كوفه به خانه مختار بن ابي عبيد وارد شد و در آنجا شيعه كوفه با او ملاقات مي كردند، پس از كشته شدن مسلم عبيدالله زياد مختار را طلبيد و او را گفت: اي پسر عبيد تو براي دشمنان ما بيعت مي گرفتي؟

مختار منكر شد كه به مسلم كمك كرده باشد و عمرو بن حريث هم به نفع مختار گواهي داد كه او به مسلم كمك نكرده است، عبيدالله گفت: اگر شهادت عمرو نبود ترا مي كشتم آن گاه شروع كرد بدشنام دادن به مختار، و با چوبي كه در دست داشت بر سر و صورت مختار مي زد تا آن كه صورتش را مجروح كرد و چشمانش معيوب شد و دستور داد او را به زندان ببرند [1] .


پاورقي

[1] بحار 353:45.