بازگشت

مختار از ديدگاه امام


از لابلاي روايات بسياري برمي آيد كه امامان و پيشوايان مذهبي همواره نسبت به مختار اظهار علاقه فراوان مي كردند و از عمليات او و خونخواهي حسين بن علي عليهماالسلام مسرور بوده اند، چنانكه امام باقر عليه السلام فرمود: مختار را بد نگوئيد كه او دشمنان ما را


كشت و انتقام خون ما را گرفت، و زنان بيوه مان را بشوهر رسانيد در هنگام شدت احتياج اموالي در ميان ما تقسيم كرد.

و در روايات ديگري است كه جماعتي خدمت امام پنجم حضرت باقر عليه السلام بودند كه مردي از اهل كوفه وارد شد خواست دست امام را ببوسد، امام دست خود را كشيد و مانع شد، سپس پرسيد: كيستي؟

من ابوالحكم فرزند مختار بن ابوعبيد ثقفي هستم، امام با فاصله زيادي كه با او داشت دست خود را دراز كرد و او را نزديك خواند آن مرد قدري جلو آمد، فرمود پيشتر بيا با اصرار و تاكيد امام آن قدر به حضرت نزديك شد مثل اين كه امام مي خواهد او را روي زانوي خود جاي دهد، پس از تفقد و دلجوئي فراوان فرزند مختار عرض كرد:

قربانت گردم مردم درباره پدرم مختار زياد حرف مي زنند، نظر شما درباره اش چيست؟ كه گفتار شما را هر چه باشد درباره پدرم مي پذيريم؟

- درباره مختار چه مي گويند؟

- مي گويند: او مردي دروغگو بوده است.

- سبحان الله، چه نسبتهاي ناروا به او مي دهند، با آن كه چقدر بما خدمت كرد، از پدرم امام زين العابدين شنيدم فرمود: صداق و مهريه مادرم از پولهائي بوده كه مختار برايش فرستاده بود، مگر مختار نبود كه خانه هاي خراب ما را تجديد بنا كرد و دشمنان ما را نابود ساخت و انتقام خون هاي ما را گرفت و از كشته هامان خونخواهي كرد؟

خدا پدرت را بيامرزد، خدا پدرت را بيامرزد، خدا پدرت را بيامرزد، حق ما را از هر كه بر او حقي داشتيم گرفت [1] .


پاورقي

[1] بحار 351:45.