بازگشت

ولادت مختار


براي پيدايش رجال بزرگ نوعا عواملي دست به هم مي دهند و مقدماتي آماده مي گردد


تا يك شخصيتي بوجود آيد، بنابراين بعيد نيست آنچه را كه درباره ولادت مختار نقل شده بوقوع پيوسته و صحت داشته باشد: مي گويند هنگامي كه ابوعبيد پدر مختار تصميم گرفت همسري براي خود انتخاب كند در صدد تحقيق از حال زنان شايسته برآمد، دوشيزگاني از قبيله ثقيف و بستگانش را يادآوري كردند او هيچيك از آنان را نپسنديد تا آن كه در خواب ديد كسي او را گفت دومه دختر زيباي وهب را به همسري اختيار كن زيرا در زمينه او هيچ كس ترا ملامت نخواهد كرد و در زندگي با او نگراني نخواهي ديد.

خوابش را با نزديكان در ميان گذاشت همه اين دختر را پسنديدند، با دومه ازدواج كرد، چون همسر ابوعبيد بمختار حامله گرديد، در خواب ديد كسي اين اشعار را برايش سرود:



أبشري بالولد

أشبه شيي بالاسد



اذا الرجال في كبد

تقاتلوا علي بلد



كان له الحظ الاشد

يعني ترا مژده باد به فرزندي كه همانند شير است، هنگامي كه مردان سختي جنگ را تحمل مي كنند براي او بالاترين لذت است.



چون وضع حمل نمود باز همان كس بخواب دومه آمد و او را گفت: قبل از آن كه بجنبد و بيش از آن كه كامش را برداريد او را مختار نام گزاريد و ابوجبر كنيه اش دهيد [1] . شايد مناسبت كنيه ابوجبر با مختار از آن جهت باشد كه شكستگي دل اهل بيت پيغمبر را جبران كرد و با انتقام و خونخواهي حزن و اندوهشان را به سرور و خوشي تبديل نمود.


پاورقي

[1] بحار 350:45.