بازگشت

البكاون خمسه


از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود: در تاريخ آن ها كه بسيار گريستند پنج نفرند: 1- حضرت آدم (ع) 2- حضرت يعقوب (ع) 3- حضرت يوسف (ع) 4- زهراي مرضيه (س) 5- امام زين العابدين عليه السلام، اما حضرت آدم در فراق بهشت آن قدر گريست كه در چهره اش بر اثر سوزش اشك مانند دو نهر گود افتاد، و اما يعقوب در فراق يوسف آن قدر گريست كه چشمانش نابينا شد و خانواده اش به او اعتراض كردند و گفتند: تالله تفتوأ تذكر يوسف حتي تكون حرضا او تكون من الهالكين [1] «به خدا سوگند آن قدر يوسف يوسف مي كني كه مي ترسيم مريض شوي مشرف به مرگ، يا بميري».


اما يوسف در زندان آن قدر گريه كرد كه زندانيان به تنگ آمدند و گفتند: يا روز گريه كن و شب آرام بگير و يا شب گريه كن و روز آرام باش.

اما حضرت زهرا (س) آنچنان گريه كرد كه مردم مدينه به تنگ آمدند و گفتند: گريه تو ما را آزرده است لذا زهرا به مقابر شهدا مي رفت و گريه مي كرد و شب به خانه بازمي گشت اما علي بن الحسين (ع) چهل سال در عزاي پدر گريست، وقتي نبود كه غذا برايش آورند و او با ديدن غذا گريه نكند تا آن كه غلامش عرض كرد: پسر پيغمبر مي ترسم خود را هلاك كني؟ فرمود: هرگاه كشتار فرزندان فاطمه را به ياد مي آورم گريه گلويم را مي فشارد [2] .


پاورقي

[1] سوره يوسف آيه 85.

[2] روضة الواعظين، فتال نيشابوري ص 145.