بازگشت

ورود اهل بيت به مسجد رسول خدا


طبيعتا اهل بيت رسول خدا (ص) پس از يك سفر طولاني و پرماجرا هنگام ورود به شهر قبل از رفتن به منازلشان در كنار قبر مطهر رسول خدا مي روند تا گزارش سفرشان را خدمت رسول خدا بدهند و مسلما جناب زينب و ساير زنان حرم با رسول خدا گفتگوهائي داشتند و درد دلها نمودند اما تاريخ از بيان همه آن ها ساكت است و آن چه در تاريخ آمده اين است:

زينب سلام الله عليها دست ها را به دو طرف درب مسجد قرار داد و سر را داخل مسجد و صدا زد: يا جداه اني ناعية اليك اخي الحسين. يا جدا خبر قتل برادرم حسين را آورده ام! سكينه با صداي بلند فرياد كشيد: يا جداه اليك المشتكي بما جري علينا. «اي جد گرامي از آنچه بر ما گذشته است شكايت پيش تو آورده ام، بخدا قسم سنگدل تر از يزيد نديدم و كافر و مشركي بدتر از او نشنيدم و خشن تر از او سراغ ندارم، با چوب خيزران بر لب و دندان پدرم حسين مي زد و مي گفت: كيف رايت الضرب يا حسين؟ «حسين چوبها را چگونه مي بيني؟» [1] .


پاورقي

[1] مقتل مقرم ص 472 - نفس المهموم ص 471.