بازگشت

سخنراني امام سجاد در بيرون شهر مدينه


وقتي مردم شهر مدينه نزديك خيمه هاي اهل بيت رسيدند امام زين العابدين از خيمه بيرون آمد در حالي كه گريان بود و دستمالي در دست داشت كه اشكهايش را پاك مي كرد غلامي از پشت سر صندلي با خود حمل مي كرد تا جلو جمعيت رسيد صداي مردم به گريه و شيون بلند شد و حضرت را تعزيت و تسليت مي گفتند.

امام روي كرسي قرار گرفت سپس با دست اشاره كرد كه ساكت شويد، خروش مردم فرونشست امام سجاد ضمن ايراد خطبه فرمود: خدا را حمد و سپاس مي گويم كه ما را با ابتلاء به مصيبتهاي بزرگ در معرض امتحان و آزمايش قرار داد، مصائبي كه در برگيرنده شكست بزرگ در اسلام بود: حسين و افراد اهل بيتش را كشتند و زنان و كودكانش را اسير كردند و سر بريده اش را شهر به شهر بالاي نيزه ها گردانيدند و اين مصيبتي است كه مثل و مانند ندارد.

مردم! كدام يك از شما مي تواند پس از كشته شدن حسين شاد و خرم باشد و كدام قلبي است كه براي او اندوهگين نباشد، با اين كه آسمانهاي هفتگانه براي كشته شدنش گريستند و درياها با امواج و فرشتگان خدا و اهل آسمان همه و همه گريه كردند.

مردم! از شهر خود رانده شديم و ما را در بيابانها گردانيدند كه گويا اهل تركستان و


كابليم بدون آن كه جرمي مرتكب شده باشيم يا شكافي در اسلام پديد آورده باشيم.

بخدا سوگند اگر پيغمبر به جاي سفارش به نيكي به اينان پيشنهاد جنگ با ما را مي داد بيشتر و بدتر از آن چه با ما رفتار كردند انجام نمي دادند، چه مصيبت بزرگ و جانسوز و رنج دهنده اي بود كه به ما رسيد، و ما به حساب خدا مي گذاريم كه او عزيز است و انتقام گيرنده [1] .


پاورقي

[1] لهوف ص 197 - بحار ج 45 ص 147 - نفس المهموم ص 469 - حياة الحين ج 3 - ص 425.