بازگشت

مراجعت اهل بيت به مدينه


پس از آنكه مردم شام خاندان رسول خدا را شناختند و مخصوصا سخنراني امام زين العابدين در مسجد دمشق يزيد و حكومت بني اميه را به افتضاح كشانيد و انقلاب فكري در مردم شام به وجود آورد، يزيد امام سجاد را طلبيد و اظهار داشت: خدا لعنت كند پسر مرجانه را به خدا قسم اگر من با پدرت رو به رو مي شدم تمام پيشنهادات او را مي پذيرفتم و با تمام قدرت مرگ را از او دور مي ساختم ليكن مقدرات الهي است كه مي بايد انجام گيرد، اكنون هر حاجتي داري بخواه.

امام زين العابدين فرمود: حاجت اول من آن است كه سر بابايم حسين را به من نشان دهي تا او را ديدار و با او وداع نمايم، دوم آن كه دستور بده آنچه را كه از اموالمان غارت كردند به ما برگردانند، سوم آن كه اگر قصد كشتنم را داري كسي را همراه اين زنان بنما تا ايشان را به حرم جدشان برگرداند.

يزيد گفت: سر پدر را هرگز نخواهي ديد و از قتل تو گذشتم تو خود آنها را به وطن مي رساني و به جاي آنچه كه از شما گرفته اند چند برابر به شما خواهم داد.


امام سجاد فرمود: چشم داشتي به مال تو نداريم بلكه در ميان اين اموال لباسهائي است كه جده ام فاطمه زهرا دخت رسول خدا آن را رشته و بافته است و مخصوصا روسري و پيراهن و گوشواره هاي فاطمه دختر رسول خدا در آن ها است.

يزيد دستور داد آن ها را برگردانند و دويست دينار بر آنها افزود كه زين العابدين آن را ميان فقرا و مساكين تقسيم كرد.

آنگاه يزيد نعمان بن بشير را كه از صحابه رسول خدا بود مأمور كرد تا وسيله حركت اهل بيت را فراهم نمايد و شخص اميني همراه آنان نموده ايشان را محترمانه به مدينه برساند فرستاده يزيد همراه سي نفر نيرو با اهل بيت حسين (ع) بسوي مدينه حركت كردند و در مسير جلودار كاروان اهل بيت بودند و در هر منزلي كه فرود مي آمدند در رفع نيازهاي آنان كوشش داشتند تا وارد مدينه شدند.

در نزديكي مدينه فاطمه دختر علي (ع) به خواهرش زينب عرض كرد: اين مرد بما خدمت كرده شايسته است كه از او تقدير كنيم؟

زينب فرمود: بخدا قسم چيزي نداريم كه به او بدهيم مگر زيورآلات خود را من دستبند و گوشواره ام را بيرون آوردم و خواهرم زينب نيز دستبند و گوشواره خود را بيرون كرد و به نزد او فرستاديم و از كمي آن عذرخواهي نموديم.

دليل گفت:اگر كارم براي دنيا بود به كمتر از اين خوشحال مي شدم ليكن جز خدا هدفي نداشتم كه به خاطر خويشاوندي شما به رسول خدا خدمت كردم و هدايا را به ما برگردانيد [1] .


پاورقي

[1] بحار ج 45 ص 144 نفس المهموم (بنقل از اخبار الدول ص 109) ص 464 و 470 - ارشاد ص 247.