السلام علي الحجاج بن مسروق الجعفي.

«سلام بر حجاج فرزند مسروق جعفي.»

حجاج فرزند مسروق فرزند جعف مذحجي جعفي از شيعياني است كه در كوفه سكونت گرفت و در ركاب اميرمؤمنان در جنگ ها شركت كرد و چون شنيد كه حسين (ع) از بيعت با يزيد امتناع و سرپيچي نموده و به مكه كوچ كرده است حجاج هم از كوفه به قصد ياري حسين به مكه آمد و از آن جا در جوار حضرت بود.

وي مؤذن امام بود كه در اوقات نماز اذان مي گفت چنانكه در ذي حسم هنگام ظهر امام عليه السلام دستور داد حجاج اذان بگويد، سپس امام با دو سپاه نماز را برگزار كرد. حجاج همان كسي است كه در قصر بني مقاتل امام او را براي دعوت عبيدالله بن حر جعفي فرستاد كه داستانش در قصر بني مقاتل گذشت.

چون روز عاشورا فرارسيد حجاج بحضور امام آمد و اجازه ميدان خواست امام اجازه فرمود و به ميدان رفت و پس از ساعتي نبرد در حالي كه تمام بدنش با خونش خضاب شده بود برگشت و خطاب به امام عرض كرد:



1- فدتك نفسي هاديا مهديا

اليوم القي جدك النبيا



2- ثم اباك ذا الندي عليا

ذاك الذي نعرفه الوصيا



1- «جانم به قربانت كه هدايت كننده و هدايت شده اي امروز جدت پيامبر را ديدار مي كنم».


2- «سپس پدرت علي بزرگوار را ملاقات خواهم كرد كه او را وصي بر حق پيامبر مي دانم».

حسين(ع) فرمود: من هم پشت سر شما ايشان را ملاقات مي كنم. حجاج به ميدان برگشت و جنگيد تا به شهادت رسيد [1] .