بازگشت

گشودن جبهه دوم و آتش زدن خيمه گاه


عمرسعد كه مشاهده نمود حسين عليه السلام راه ورود و خروج خيمه گاه را مشخص


كرده و فقط از يك سو امكان حمله دارد و اصحاب ابي عبدالله از همين سو مي جنگند قهرا زيادي جمعيت كوفه بي اثر است و ضايعات جنگ براي آنها بسيار، لذا انديشيد كه جبهه دومي تشكيل داده و با حمله به خيمه گاه و بريدن ستون خيمه ها و قطع طنابهاي خيام دو كار انجام دهد اولا عده اي را به يك سو مي كشاند و جنگيدن با باقيمانده جمعيت آسان است و ثانيا با خراب كردن خيمه حصار و سدي را كه اصحاب در پناه آن در امانند نابود خواهد شد از اين رو دستور داد جمعيتي به خيام حرم هجوم آورند و طنابهاي خيام كه به هم پيوسته و راه را بر آنان بسته بود بگشايند.

سپاهيان حضرت ابي عبدالله كمين كرده و افرادي را كه در مقام بريدن طنابها برآمدند مي كشتند.

ابن سعد كه اين كار را نيز بي نتيجه ديد دستور داد خيمه ها را آتش بزنند تا حمله بر آنان امكان پذير گردد.

اصحاب امام در مقام ممانعت برآمدند، حسين عليه السلام فرمود بگذاريد آتش بزنند كه آتش مانع هجوم آنان خواهد شد و چنين هم شد زيرا وقتي كه خيمه هائي را كه به عنوان حصار ايجاد شده بود و كسي در آن ها سكونت نداشت بلكه با ني و هيزم هائي كه قبلا بهمين منظور مهيا شده بود آتش زدند سد ديگري به وجود آمد [1] .

نكته: حسين عليه السلام اينگونه تاكتيك هاي نظامي را در روز عاشورا زياد بكار برده است.


پاورقي

[1] حياة الامام الحسين 216:3 - کامل 391:3 - بحار 21:45 - طبري 346:7.