بازگشت

مسلم بن عوسجه


السلام علي مسلم بن عوسجة الأسدي القائل للسحين و قد اذن له في الانصراف: انحن و نخلي عنك و بم نعتذر عند الله من اداء حقك، لا و الله حتي اكسر في صدورهم رمحي هذا و اضربهم بسيفي ما ثبت قائمه في يدي، و لا افارقك و لو لم يكن معي سلاح اقاتلهم به لقذفتهم بالحجارة و لم افارقك حتي اموت معك.


و كنت اول من شري نفسه و اول شهيد شهد لله و قضي نحبه ففزت و رب الكعبة شكر الله استقدامك و مواساتك امامك اذ مشي اليك و انت صريع فقال: يرحمك الله يا مسلم بن عوسجة و قرأ فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا لعن الله المشركين في قتلك عبدالله الضيابي و عبدالله بن خشكارة البجلي و مسلم بن عبدالله الضبابي.

«سلام بر مسلم بن عوسجه اسدي آن كه به حسين گفت هنگامي كه به او اجازه بازگشت به وطن داد، آيا دست از تو بر داريم پس با چه عذري در پيشگاه خدا عذر آوريم كه حق ترا رعايت نكرديم، نه به خدا قسم برنمي گردم تا آن كه آن قدر نيزه ام را در سينه دشمنان فروكنم كه بشكند و آن گاه با شمشير با دشمنان بجنگم تا دسته شمشير از دستم بيفتد و اگر هيچ سلاحي نداشته باشم از تو جدا نمي شوم بلكه با سنگ با دشمنان شما خواهم جنگيد تا در ركاب شما بميرم.

و تو اولين كسي بودي كه با خدا معامله كردي و اولين شهيدي كه در راه خدا بشهادت رسيد و به عهد خود وفا كرد، به پروردگار كعبه سعادتمند شدي خدا اقدامات و مواسات ترا با امانت تشكر و تقدير مي كند، هنگامي كه حسين در بالينت آمد و فرمود: خدا ترا رحمت كند و آيه فمنهم من قضي نحبه... را خواند.

خدا لعنت كند كساني را كه در قتل تو شركت كردند: عبدالله ضبابي و عبدالله بن خشكاره، و مسلم بن عبدالله ضبابي [1] .

نكته: در زيارت ناحيه براي هيچ يك از شهداء مانند مسلم بن عوسجه تجليل و تقدير نشده است.


پاورقي

[1] بحار ج 45/ ص 69.