بازگشت

يورش سپاه كفر بر لشكر توحيد


چون بر خلاف انتظار سپاهيان كوفه اولين فرمانده شان حر بن يزيد رياحي به حسين پيوست حالت تزلزلي در سپاه كفر حاصل شد كه عمرسعد ترسيد اگر بيش از اين تأمل نمايد ممكن است سپاهش متلاشي گردد لذا غلام خود دريد را صدا زد و پرچم را از او گرفت و سپس تيري در كمان نهاد و به سوي سپاه امام حسين عليه السلام رها كرد و سپاهيان را گفت: نزد امير گواهي دهيد من اول كسي بودم كه به سوي حسين تيراندازي نمودم.

با اين اقدام و عمل ناجوانمردانه پسر سعد، سپاهيان كفر، نيز از او تبعيت و پيروي نموده شروع به تيراندازي كردند و تيرها مانند باران بر سر و پيكر سپاه حسيني باريدن گرفت و كسي از ياران امام باقي نماند مگر آن كه تيري به او اصابت نمود!

حسين (ع) به اصحابش فرمود: قوموا رحمكم الله الي الموت الذي لابد منه فان هذه السهام رسل القوم اليكم.

«خدا شما را رحمت كند مهياي مرگ شويد كه گريزي از آن نيست چه اين تيرها فرستادگان گروه ستمكار و سفيران مرگ اند بسوي شما».

پس از آن حمله دسته جمعي سپاه كفر بر سپاه توحيد شروع شد و نبرد ساعتي ادامه يافت و ياران امام با شجاعت و شهامت هر چه بيشتر به دفع حملات دشمن پرداخته و كارزار سختي نمودند ابن شهرآشوب شهداء حمله دسته جمعي را چهل و يك نفر ذكر نموده و اسامي آنان را هم بيان كرده كه جهت اختصار از نام آنها صرفنظر مي كنيم. و اين كشته شدگان نسبت به سپاه امام به حدي زياد بود كه نقصان در سپاه حسين آشكار شد [1] .



پاورقي

[1] اعيان الشيعه ج 1/ ص 603 - بحار ج 45/ ص 10 و 12 - حياه الامام الحسين ج 3/ ص 199 و 204 - نفس المهموم ص 256.