بازگشت

استجابت دعاي حسين


عبدالله بن حوزه يكي از سپاهيان عمرسعد كه چشمش به خندق و آتش درون آن افتاد صدا زد: يا حسين مژده باد ترا به آتش جهنم.

امام فرمود: اني اقدم علي رب رحيم و شفيع مطاع. من بر پروردگار مهربان وارد مي شوم آنگاه از نام اين شخص پرسيد، گفتند: عبدالله بن حوزه است.

حضرت دست به دعا برداشت و گفت: رب حزه الي النار. خدايا او را به آتش گرفتار نما، تير دعا به هدف اصابت نمود و اسلحه نيايش كار خود را كرد، اسب ابن حوزه رم كرد عبدالله به زمين افتاد و پايش در ركاب ماند و اسب او را به زمين مي كشيد و بهر سنگ و چوب و درختي مي كوبيد تا داخل خندق آتش افتاد و به جهنم واصل شد.

حسين (ع) كه استجابت سريع دعايش را مشاهده كرد سر به آسمان برداشت و گفت: اللهم انا اهل بيت نبيك و ذريته فاقصم من ظلمنا و غصبنا حقنا انك سميع قريب.

«بار الها ما اهل بيت پيامبر تو و ذريه اوئيم هر كه به ما ستم روا داشته و حق ما را غصب نموده نابودش گردان كه تو شنواي نزديكي».

مسروق بن وائل يكي از سپاهيان عمرسعد كه سوداي كشتن حسين عليه السلام را براي گرفتن جايزه يزيد در سر مي پرورانيد از ديدن اين حادثه از خواب غفلت بيدار شد و به مقام خاندان عصمت و طهارت واقف گرديد و از نيت خود پشيمان گشت و كربلا را ترك كرد [1] .



پاورقي

[1] حياة الحسين ج 3/ ص 182 کامل ج 4/ ص 66 - طبري ج 7/ ص 337 - اثابت الوصية ص 164 - الصواعق المعرفه ص 195 - روضه ص 159.