بازگشت

سرور و خوشحالي اصحاب حسين


اصحاب امام حسين (ع) در روز عاشورا از اين كه ساعت وصال محبوب نزديك است بسيار مسرور و خوشحال بودند، حبيب بن مظاهر با آن كهولت، شادان و خندان بر ياران وارد شد يزيد بن حصين تميمي بر وي خرده گرفت كه حالا وقت خنده نيست.

حبيب گفت: اگر حالا نخندم كي بخندم، بخدا قسم همين كه اين جماعت با شمشيرهايشان بما حمله كنند ما هم حورالعين را در آغوش خواهيم گرفت برير بن خضير همداني و عبدالرحمن بن عبدربه انصاري بر در خيمه نطافت منتظر بودند، تا امام درآيد و نوبت آنان فرارسد برير شروع كرد به شوخي كردن و مزاح گفتن.عبدالرحمن گفت: اكنون وقت شوخي نيست.

برير پاسخ داد: مردم مي دانند كه من چه در جواني و چه در پيري اهل شوخي و مزاح نبوده ام ولي اكنون از آن جهت خوشحالم و شوخي ام گرفته كه لحظات ديگر اين گروه با شمشيرهاي خود ما را در بر مي گيرند و پس از ساعتي من هم پريرويان فراخ چشم بهشتي را در بر خواهم گرفت [1] .

آري اين حركت از ايمان عميق ياران كربلا خبر مي دهد كه مي دانند در تاريخ


بشريت از گذشته و آينده چه در بستر و چه در ميدان نبرد هيچ كس مرگي با اين عزت و افتخار نصيبش نشده كه نصيب ياران كربلاي حسيني شده است.


پاورقي

[1] اعيان الشيعه ج 1/ ص 601 و 602 - کامل ج 4/ ص 60 - حياة الحسين ج 3/ ص 175 - بحار ج 45/ ص 1 - قاموس الرجال ج 3/ ص 61 - طبري ج 7/ ص 327.