امام از مرگ خود خبر مي دهد
امام سجاد عليه السلام مي فرمايد: شبي كه پدرم در صبح آن شهيد شد من در خيمه خود بودم و عمه ام زينب از من پرستاري مي كرد پدرم به خيمه خود رفت و جون غلام ابوذر كه در تعمير اسلحه استاد بود شمشير پدرم را صيقل مي داد و شنيدم پدر بزرگوارم اين اشعار را زمزمه مي كرد:
يا دهر اف لك من خليل
كم لك بالاشراق و الاصيل
من صاحب و طالب قتيل
و الدهر لا يقنع بالبديل
و كل حي سالك سبيل
ما اقرب الوعد من الرحيل
و انما الامر الي الجليل
«اي روزگار اف بر دوستي تو باد كه از طلوع آفتاب تا غروب، چه بسيار دوستان
را مي كشي و در كشتن هم عوض و بدل نمي پذيري.»
و هر زنده اي رونده اين راه است، چه نزديك است وعده كوچ كردن و فرود آمدن در اين منزلگاه و عاقبت كار به سوي پروردگار جليل است» [1] .
پاورقي
[1] اعيان الشيعه ج 1/ ص 601 - مقاتل الطالبيين ص 13 - کامل ج 3/ ص 59 - ارشاد ص 232 - طبري ج 7/ ص 323.