بازگشت

دنيا پرستان حسين را رها مي كنند


پس از بيان امام عليه السلام آنهائي كه به طمع پيروزي حسين و رسيدن به حكومت همراه آن حضرت آمده بودند به اميد اين كه در ظل حكومت حسيني دست آنان هم به قول معروف به دم گاوي بند شود اكنون كه اوضاع را موافق دلخواه خود نيافتند از فرصت استفاده كرده و دسته دسته خارج شدند و حسين را تنها گذاشتند.

از سكينه خاتون نقل شده كه پدرم به كساني كه همراهش آمده بودند فرمود: شما بتصور اين كه بر جماعتي وارد مي شوم كه با جان و دل با من بيعت كرده اند و اكنون مي بينيد كه شيطان بر آنها مسلط شده و خدا را فراموش كرده اند و جز كشتن من هدفي ندارند، مكر و خدعه در قاموس ما اهل بيت وجود ندارد، بنابراين هر كه آمادگي نصرت و ياري ما را ندارد، شب تيره را سپر خود قرار دهد و به هر كجا كه خواهد برود و شرم و حيا مانعش نشود.

سكينه خاتون مي گويد: با شنيدن سخن امام گروه هاي ده نفره و بيست نفره از حضور امام رفتند و حسين را با عده قليلي باقي گذاردند [1] .


پاورقي

[1] حياة الحسين ج 3/ ص 171.