بازگشت

شب عاشوراي حسيني


چون شب عاشورا فرارسيد امام حسين (ع) فرزندان و برادران و برادرزادگان و كليه بستگان و اصحاب را جمع نمود.

امام سجاد (ع) مي گويد: با آن كه بيمار بودم نزديك رفتم ببينم پدرم چه مي گويد، پس از آن كه خدا را به بهترين وجه و نيكوترين ثنائي ستايش كرد فرمود:

اللهم ان احمدك علي ان اكرمتنا بالنبوة و علمتنا القرآن و فقهتنا في الدين و جعلت لنا أسماعا و ابصارا و افئدة فاجعلنا من الشكرين.

«خداوند ترا سپاس مي گويم كه ما را به نبوت گرامي داشتي و تعليم قرآن فرمودي و ما را در دين فقيه گردانيدي و به ما گوش شنوا و ديده ي بينا و دلي آگاه عطا فرمودي پس ما را از شكرگزاران خود قرار ده».

نكته: حسين (ع) فضائل خود و خاندانش را با ارتباط به مقام نبوت و داشتن علوم قرآني و احكام ديني و اين كه خدا به آنان گوش شنوا و ديده اي بصير و دلي بيدار داده است بيان مي كند كه در آن اشاره است به اينكه دشمنانشان فاقد اين صفاتند.

اما بعد فاني لا اعلم اصحابا اوفي و لا خيرا من اصحابي و لا اهل بيت أبر و لا اوصل من اهل بيتي فجزاكم الله عني خيرا و اني لا اظن يوما لنا من هؤلاء الا و اني قد اذنت لكم فانطلقوا جميعا في حل ليس عليكم مني ذمام.

«من اصحاب و ياراني باوفاتر و نيكوتر از اصحاب و ياران خود سراغ ندارم و خانواده اي بهتر از خانواده خود نمي يابم، خدا از طرف من به شما پاداش نيك دهد، همانا گمان مي كنم با اين قوم برخوردي داشته باشم پس بيعتم را از شما برداشتم و شما را به اختيار خودتان گذاشتم» اينك شب فرارسيده است از تاريكي شب استفاده كنيد و هر يك از شما دست يكي از مردان اهل بيتم را بگيريد و متفرق شويد و به هر سو كه مي خواهيد برويد و مرا با اين قوم تنها گذاريد كه اينها به جز من با كسي كاري ندارند [1] .



پاورقي

[1] اعيان الشيعه ج 1/ص 600 - ينابيع المودة ص 339 - مقاتل الطالبيين ص 112 - روضة الواعظين ص 157 کامل ج 4/ ص 57 - بحار ج 44/ ص 392 - ارشاد مفيد ص 231.