بازگشت

پيام ابن سعد براي ابن زياد


امام حسين (ع) پس از ملاقات نخست با عمرسعد كه نتيجه اي حاصل نگرديد ترتيب ملاقاتهاي ديگري را مي دهد و اين ملاقات ها سه يا چهار بار صورت مي گيرد و سخنان زياد گفته مي شود، سرانجام ابن سعد نامه اي بدين مضمون به عبيدالله بن زياد مي نويسد: بدرستي كه خدا آتش جنگ را خاموش ساخت و اتحاد و وحدت كلمه بوجود آمد و امر امت به اصلاح گرائيد و حسين به من قول داده است كه برگردد به مكاني كه از آن جا آمده يا برود به يكي از سرحدات و مرزها و مانند يكي از مسلمانان باشد و يا برود نزد يزيد و دست در دست او


گذارد تا هر چه او خواست انجام دهد!!

و اين امر براي تو مايه خشنودي است و صلاح امت، هم در آن است.

توجه: عمرسعد براي اينكه مبتلا به جنگ با حسين نشود به دروغ از قول امام حسين (ع) نقل كرده كه حاضر است نزد يزيد برود و دست در دست او واگذارد يا به يكي از سرحدات برود و مانند يكي از مسلمانان بزندگي ادامه دهد، و دليل اثبات اين امر روايت عقبه بن سمعان است كه مي گويد: من از مدينه تا مكه و از مكه تا كربلا با حسين (ع) بودم و تمام سخنان او را در اين مسير شنيدم ليكن بخدا قسم حسين (ع) نگفته بود كه حاضرم دست در دست يزيد بگذارم، يا بروم به يكي از سرحدات كه آن كذب محض است بلكه گفته بود: مرا رها كنيد تا بجائي كه از آنجا به سوي شما آمده ام برگردم يا در اين زمين پهناور به گوشه اي بروم [1] .


پاورقي

[1] اعيان الشيعه ج 1/ص 600 - کامل ج 4/ص 55 - بحار ج 44/ ص 389 - حياة الحسين ج 3/ص 128 - ارشاد ص 229 - طبري ج 7/ص 314.