ابن سعد كشتن حسين را مي پذيرد
عمر بن سعد صبح روز بعد نزد ابن زياد رفت و گفت: حكومت ري را به من سپرده اي و مردم هم شنيده اند، اگر فرمان حكومتي ري را تنفيذ نمائي و از اشراف كوفه به جنگ حسين بفرستي بهتر است و نام چند نفر را هم ذكر نمود.
ابن زياد گفت: من در مقام مشورت با تو نيستم اگر حاضر نيستي كه با سپاهيان به جنگ حسين بروي فرمان حكومتي را به من بازگردان.
عمرسعد گفت: مي روم و با چهار هزار نفر سپاهي كه قرار بود به جنگ ديلم برود بسوي كربلا روان شد و به جنگ پسر پيغمبر خدا آمد و به حر و سپاهيانش پيوست [1] .
پاورقي
[1] اعيان الشيعه ج 1/ص 598 - مقاتل الطالبين ص 112 - بحار ج 44/ص 384 - حياة الحسين ج 3/ص 114 - طبري ج 3/ص 309 - کامل ج 4/ ص 53.