بازگشت

اولين سخنراني امام در كربلا


پس از آنكه حسين (ع) و يارانش در كربلا مستقر شدند اولين سخنراني خود را به اين ترتيب ايراد كرد:

حمد الله و اثني عليه ثم قال انه قد نزل بنا من الامر قد ترون، و ان الدنيا تغيرت و تنكرت و ادبر معروفها و استمرت حذا و لم يبق منها الا صبابة كصبابة الاناء و خسيس عيش كالمرعي الوبيل، الا ترون الي الحق لا يعمل به و الي الباطل لا يتناهي عنه، ليرغب المؤمن في لقاء ربه محقا، فاني لا اري الموت الا سعادة و الحياة مع الظالمين الا برما.

«پس از حمد و ثناي پروردگار فرمود: بطوريكه مي بينيد كار ما به اينجا رسيده و دنيا تغيير يافته بديهايش به ما روي آورده و نيكي هايش به ما پشت كرده و از حيات و زندگي ما باقي نمانده است مگر جرعه كمي همانند رطوبتي كه در ته كاسه بعد از تخليه مي ماند و زندگي پستي مانند چراگاه خشك آيا نمي بيند كه به حق عمل نمي شود و از باطل جلوگيري بعمل نمي آيد، در چنين حالتي مؤمن حقا بايد مشتاق لقاي پروردگار باشد (يعني مرگ را آرزو مي كند).

پس به درستي كه من مرگ را جز سعادت و رستگاري نمي دانم و زندگي با ستمكاران را جز محنت و رنج و ملامت و ذلت نمي يابم» [1] .

نكته: هدف امام حسين عليه السلام از اين سخنراني اين بود كه ياران را به مسئوليتي كه بر عهده دارند توجه دهد تا در انجام آن بكوشند.


پاورقي

[1] بلاغة الحسين ص 34 - اعيان الشيعه ج 1/ص 598 - ابصار العين ص 7 - حياة الحسين ج 3/ص 98.