بازگشت

حسين و طرماح


پس از آنكه حسين عليه السلام با حر به توافق رسيدند كه راهي را انتخاب كنند كه نه به كوفه برود و نه به مدينه برگردد، حسين در ميان يارانش اعلام كرد: آيا در ميان شما كسي هست كه راه به سوي كوفه را از غير جاده بلد باشد؟

طرماح عرض كرد: آري من بلدم.

امام: پس جلو حركت كن و جمعيت را راهنمائي نما.

طرماح با يكدنيا غم و اندوه بر احوال حسين جلو موكب همايوني امام حركت كرد و با اين رجز براي شتران حدي مي خواند تا هر چه زودتر آنان را به سر منزل مقصود برساند.



1- يا ناقتي لا تذعري من ضجر

و امصي بنا قبل طلوع الفجر



2- بخير فتيان و خير سفر

آل رسول الله اهل الفخر



3- عمره الله بقاء الدهر

يا مالك النفع معا و الضر



4- امدد حسينا سيدي بالنصر

علي الطغاة من بقايا الكفر



1- «اي ناقه ام از رنج و فشار من ناراحت مشو و ما را قبل از طلوع فجر به منزل برسان».

2- «كه با بهترين جوانمردان و بهترين همسفران خاندان رسول خدا و اهل فخر همراهم».

3- «كه خدايا عمرش را به درازاي روزگار، طولاني نما اي مالك نفع و ضرر».

4- «حسين آقاي مرا كمك كن و بر سركشان از بقاياي كفر پيروز گردان».

شتران قافله ابي عبدالله با نغمه هاي دلرباي طرماح به سرعت حركت مي كردند و چشمان ياران حسين از شنيدن زمزمه هاي وي اشكبار و گريان و بر دعاهاي طرماح امين


مي گفتند همينطور ادامه طريق دادند تا بر خلاف پيشنهاد حر به منزل بيضه رسيدند. [1] .


پاورقي

[1] حياة الحسين ج 3/ص 84 - الحسين في طريقه ص 113.