بازگشت

حسين دشمن را سيراب مي كند


زماني نگذشت كه حر بن يزيد رياحي تميمي با هزار سوار رسيدند و مقابل امام


ايستادند، امام حسين و يارانش هم شمشيرها را حمايل نموده و برابر آنها صف كشيدند، امام آثار تشنگي را در آنها مشاهده فرمود و به جوانان خود دستور داد تا آن ها را سيراب كنند و اسبهايشان را هم آب دهند ياران امام (ع) سربازان حر را سيراب كردند و سپس ظرف ها و طشت ها را پر از آب نمودند و اسبهاي آنان را هم سه بار و چهار بار و پنج بار آب دادند.

علي بن طعان محاربي مي گويد: من آخرين فرد سپاهيان حر بودم كه به آنجا رسيدم و تشنگي مرا و اسبم را از پاي درآورده بود امام حسين وقتي حالت مرا مشاهده كرد فرمود: انخ الراوية. يعني شتري كه آب بار دارد بخوابان، من سخن حضرت را درك نكردم چون ما راويه را به مشك آب مي گوئيم و در لسان اهل حجاز راويه به شتر نر حامل آب گفته مي شود، سپس امام فرمود: انخ الجمل پسربرادر شتر را بخوابان، من شتر را خواباندم، فرمود: آب بياشام، خواستم آب بخورم از اطراف مشك مي ريخت، فرمود: دهانه مشك را برگردان، ندانستم چه كنم، حضرت خود آمد و سر مشك را برگردانيد و آب آشاميدم و اسبم را هم آب دادم آنگاه امام (ع) از حر پرسيد كه با مائي يا عليه ما؟

حر گفت: بلكه عليه شمائيم اي اباعبدالله.

امام فرمود: لا حول و لا قوة الا بالله [1] .


پاورقي

[1] ابصار العين ص 7 الحسين في طريقه ص 98 - بلاغة الحسين ص 31 - اعيان الشيعه ج 1/ ص 596 - بحار ج 44/ص 376 - ارشاد مفيد ص 224 - کامل ج 3/ ص 375.

اين داستان نشان مي‏دهد که امام حسين عليه‏السلام با تجهيزات کامل حرکت کرده بود که تنها از نظر ظرف آب به حدي زياد بوده که توانسته هزار نفر سوار را با اسبانشان سيراب کند، اگر فرض کنيم در آن تشنگي هر انساني يک ليتر آب مصرف کند و هر اسب اقلا چهار ليتر آب آشاميده باشد بايستي پنجهزار ليتر آب اضافي حمل کرده باشند و اگر ظرفيت هر مشک را پنجاه ليتر بحساب آوريم صد مشک مي‏شود و بايد پنجاه نفر شتر براي اين افراد آب حمل کرده باشند.