بازگشت

حسين و حر بن يزيد در شراف


امام حسين عليه السلام از بطن عقبه حركت فرمود منازل واقصه و قرعاء و مغيثه را كه فواصل بين آنها كم بود پشت سر نهاد تا به منزل شراف رسيد و شب را در آنجا بيتوته كرد و به هنگام سحر دستور فرمود: كه ياران آب زياد با خود بردارند و در اين زمينه تأكيد فراوان كرد، اصحاب ابي عبدالله (ع) علاوه بر مشكها هر چه ظروفي با ايشان بود كه مي شد با آنها آب حمل كنند پر كردند، امام (ع) از شراف حركت نمود و تا نزديك ظهر به راه خود ادامه داد، در اين موقع يكي از ياران تكبير گفت، امام فرمود: الله اكبر، چرا تكبير گفتي؟ عرض كرد از دور نخلستاني را ديدم، بعضي از ياران گفتند: ما در اين مكان هرگز درخت خرمائي نديده ايم، امام فرمود: دقيق بنگريد چه مي بينيد؟

اصحاب چون نيك نظر كردند گفتند: بخدا نيزه ها و گوشهاي اسبان را مي بينيم، امام هم فرمود كه من نيز چنين مي بينم آيا جائي را سراغ داريد كه پناهگاه خود سازيم كه اگر بخواهند با ما وارد جنگ شوند از خود دفاع نمائيم؟

گفتند: آري در اينجا كوهي است به نام ذوحسم.

پس به جانب كوه روان شدند و در سمت چپ كوه فرود آمدند و خيمه ها را بر پا نمودند. [1] .


پاورقي

[1] الحسين في طريقه الي الشهاده ص 94 - حياة الحسين ج 3/ ص 73 - طبري ج 7/ ص 295 - ارشاد ص 223.