بازگشت

دستور ترور حسين از طرف يزيد


يزيد كه از حركت حسين (ع) بسوي كوفه خبر شد انديشيد كه ترور حسين عليه السلام در ميان غوغاي اعمال حج ساده تر از جنگيدن با او است كه با اين شكل ممكن


است اصلا يزيد مطرح نشود لذا عمرو بن سعيد بن عاص را با سپاهي عظيم از مدينه به مكه فرستاد و او را اميرالحاج نمود و به او سفارش كرد كه امام حسين را پنهاني دستگير كند و اگر دستگيري او ممكن نشد وي را ترور نمايد و اگر امام در مقام كارزار برآمد با او نبرد كند عمرو بن سعيد روز ترويه با سپاه بسيار وارد مكه شد و امام دانست كه قصد او را دارند لذا حج را به عمره مفرده تبديل نمود و پس از طواف خانه كعبه و سعي بين صفا و مروه و تقصير (كوتاه كردن موي) از احرام خارج شد و قصد خروج از مكه را نمود زيرا بيم آن داشت كه احترام حرم امن را نگه ندارند و خونش را در حرم محترم بريزند بعلاوه امكان داشت كه با ترور قضيه را لوث نمايند و بديگران نسبت دهند و در نتيجه خونش هدر رود و نهضتي را كه قرار است در بيابان خشك و سوزان و دور از آبادي صورت گيرد تا نداي حق طلبي و آزادگي و مبارزه عليه استكبار و سلطه جو بگوش همه جهانيان برسد و گيتي را تحت الشعاع خود قرار دهد و براي هميشه و ابدالدهر باقي و زنده و پايدار بماند در نطفه خفه شود فلذا در خطبه اي كه خواهد آمد اصحاب و ياران را به آن نهضت آگاه ساخت.

يزيد به همين اندازه اكتفا نكرد بلكه از شام سي نفر را مأمور ساخت به مكه روند و لباس احرام بپوشند و شمشير در زير لباس حمايل كنند و هر كجا حسين را يافتند بكشند حتي اگر به پرده كعبه چسبيده باشد [1] .


پاورقي

[1] اعيان الشيعه ج 1/ ص 593 - بحار ج 44 / ص 359 - مقاتل الطالبين ص 109 - ارشاد مفيد ص 217 - الحسين في طريقه الي الشهادة ص 10.