بازگشت

بازگشت اهل بيت از شام بمدينه


مدينة جدنا لا تقبلينا

فبالحسرات و الاحزان جئنا



خرجنا منك بالاهلين جمعا

رجعنا لا رجال و لا بنينا



(از ام كلثوم)

مورخين و محدثين مدت اقامت اسراء را در شام مختلف نوشته اند بعضي را عقيده بر اينست كه حداكثر اقامت اهل بيت عليهم السلام در شام بيش از يك هفته نبوده و برخي نيز مدت آنرا تا يكماه نوشته اند.

سيد بن طاوس در اقبال فرموده روايت شده است كه اهلبيت يكماه در شام اقامت كردند. [1] .

مردم شام كه در اثر خطابه هاي حضرت زينب و امام سجاد عليه السلام از جنايات يزيد باخبر شده بودند او را با چشم نفرت مينگريستند و يزيد نيز


مصلحة در صدد برآمد كه خود را از اين جنايت تبرئه نموده و آنرا بگردن ابن زياد اندازد لذا بحكم اجبار و بر خلاف ميل باطني خود ظاهرا اهلبيت را مورد تفقد قرار داده و آنها را در منزل مخصوص سكونت داد و پس از دلجوئي بوسيله ي نعمان بن بشير انصاري روانه ي مدينه نمود.

طبرسي و شيخ مفيد مينويسند كه يزيد سپس علي بن الحسين عليهماالسلام را پيش خود خواند و در خلوت باو گفت خدا لعنت كند پسر مرجانه را اگر من با پدرت برخورد داشتم نظر او را تأمين ميكردم و تا جائيكه توانائي داشتم از مرگ او جلوگيري مينمودم ولكن قضاي خدا چنين بود كه ديدي و تو وقتي بمدينه رسيدي با من مكاتبه كن و هر چه خواستي بگو كه من آنرا انجام ميدهم آنگاه لباسهاي او و خانواده اش را كه بغارت رفت بود پيش او نهاد و بنعمان بن بشير دستور داد كه اين كاروان را شبها راه برند و روزها استراحت دهند و همه جا آنان در جلو باشند و از آنها كاملا سرپرستي كنند هرگاه در محلي فرودآمدند خودشان در كناري منزل كنند و از آنها پاسداري نمايند و نعمان بن بشير با كمال محبت و احسان اهلبيت را تا مدينه بدرقه كرد و در بين راه از هيچگونه خدمت كوتاهي ننمود. [2] .

محدثين و مورخين نوشته اند كه موقع مراجعت اهل بيت از شام چون به سر دو راهي عراق و حجاز رسيدند از راهنماي كاروان خواستند كه آنها را براي زيارت مرقد شهداء بكربلا برند و در نتيجه روز اربعين (بيستم صفر سال 61 (وارد كربلا شدند و با جابر بن عبدالله انصاري هم كه با عده اي از بني هاشم از مدينه براي زيارت قبر امام آمده بود ملاقات كردند.

عقيده ي مورخين و صاحب نظران در مورد ورود اسراء بكربلا در روز اربعين مختلف است:


1- بعضي از آنها مانند شيخ مفيد و طبرسي اصلا بآمدن اهلبيت بكربلا اشاره نكرده و چنانكه سابقا گذشت نوشته اند كه نعمان بن بشير اسراء را از شام حركت داد و بمدينه رسانيد.

2- بعضي را عقيده بر اينست كه با توجه بمسافت كوفه و شام كه يكصد و هفتاد پنج فرسخ بوده و اينكه ابن زياد براي اعزام اسراء ابتداء قاصدي بشام فرستاده و كسب تكليف كرده است و همچنين با در نظر گرفتن مدت يكماه اقامت اهلبيت در شام بازگشت آنان در اربعين بكربلا امكان پذير نميباشد.

3- بعقيدي پاره ي مردم ورود اهلبيت بكربلاء در اربعين دوم (روز هشتادم شهادت) و يا در اربعين سال 62 بوده است.

4- عده اي نيز معتقدند كه ابن زياد اهلبيت را در كوفه نگهداشته و قاصدي كه بشام فرستاده (با طي ده فرسخ راه در روز) مدت رفت و برگشت او 35 روز طول كشيده و در نتيجه اسراء موقع عزيمت بشام پس از خروج از كوفه در روز اربعين بكربلا آمده و از آنجا بشام رفته اند.

5- آنانكه ورود اهلبيت را در روز اربعين بكربلا هنگام بازگشت از شام بمدينه قابل قبول ميدانند ميگويند ورود اسراء را بشام مورخين در اول ماه صفر نوشته اند و اقامت آنان نيز در شام بيش از چند روز نبوده است و با در نظر گرفتن اينكه مسافت ميان مكه و كوفه در حدود سيصد و هشتاد فرسخ بوده و خود حضرت حسين (ع) اين مسافت را در 24 روز (8 ذيحجه تا 2 محرم) پيموده است در اينصورت رفتن و برگشتن اهلبيت از كوفه بشام كه تقريبا نصف مسافت ميان كوفه و مكه است در آنمدت معين اشكالي نخواهد داشت. [3] .


همچنين در مورد محل دفن سر مطهر حسين عليه السلام اقوال مختلف وجود دارد:

1- شيخ صدوق مي نويسد كه حضرت سجاد عليه السلام سر مطهر پدرش را در موقع مراجعت از شام با خود بكربلا آورده و به پيكر مقدس ملحق نموده است. [4] .

2- اخبار ديگري دلالت دارد كه سر مطهر در نجف اشرف مدفون است.

3- بعضي نوشته اند كه سر مقدس امام در گورستان مسلمين در دمشق مدفون است.

4- گروهي از اهل مصر نقل كرده اند كه مدفن سر نازنين امام در مصر است و آن موضع را مشهدالكريم مينامند.

5- در بعضي از اخبار است كه يزيد ملعون سر مطهر را به عمرو بن سعيد حاكم مدينه فرستاد و عمرو دستور داد آنرا در بقيع دفن كردند. [5] .

با توجه باقوال مختلفه ي بالا آنچه مشهور و بنظر صحيح ميرسد همان قول اول است چنانكه مرحوم مجلسي مينويسد:

و المشهور بين علمائنا الامامية انه دفن رأسه مع جسده، رده علي بن الحسين عليهماالسلام. [6] .

باري اهل بيت عليهم السلام پس از عزاداري در كربلا بطرف مدينه عزيمت


نمودند و پيش از ورود آنان بمدينه اهالي آن شهر از جريان شهادت امام عليه السلام و يارانش باخبر شده بودند زيرا ابن زياد شهادت آن حضرت را بحاكم مدينه خبر داده بود از اينرو مردم شهر با حال پريشان انتظار ورود اهل بيت را داشتند.

چون خاندان رسالت بنزديكي مدينه رسيدند حضرت سجاد عليه السلام بشير بن جذلم را كه از ملتزمين ركاب بود بداخل شهر فرستاد تا شهادت حسين عليه السلام و آمدن اهلبيت را باطلاع مردم برساند.

بشير وارد مدينه شد و چون بمسجد پيغمبر (ص) رسيد صدا بگريه و زاري بلند كرد و گفت:



يا اهل يثرب لا مقام لكم بها

قتل الحسين فاد معي مدرار



الجسم منه بكربلا مضرج

و الرأس منه علي القناة يدار [7]



يعني اي اهل مدينه ديگر اين شهر براي شما جاي اقامت نيست چونكه حسين عليه السلام كشته شده (بهمين سبب) باران اشگ از چشم من ميريزد، پيكر مقدس او در كربلا بخاك و خون آغشته شده و سرش در بالاي نيزه (شهر به شهر) ميگردد.آنگاه بمردم مدينه خطاب كرد كه اينك علي بن الحسين عليهماالسلام با عمه ها و خواهرانش آمده و در كنار شهر خيمه زده اند و من از جانب آنها بسوي شما خبر آورده ام.

زنان بني هاشم و ساير مردم از شنيدن اين خبر بناي ضجه و ناله گذاشتند بطوريكه تمام شهر پر از آه و ناله گرديد زيرا روزي كه اين خانواده همراه حسين عليه السلام از مدينه حركت كرده بودند عزت و جلالي داشتند ولي اكنون مردان و جوانان آنها كشته شده و اطفال و زنان شهر بشهر باسيري رفته و شماتت دشمن شنيده و بمدينه بازگشته اند.


حالت تأثر و حزن انگيز اهلبيت عليهم السلام را هنگام ورود بمدينه ام كلثوم چنين تشريح ميكند:



1- مدينة جدنا لا تقبلينا

فبالحسرات و الاحزان جئنا



2- خرجنا منك بالاهلين جمعا

رجعنا لا رجال و لا بنينا



3- و كنا بالخروج بجمع شمل

رجعنا حاسرات مشتتينا



4- و مولانا الحسين لنا انيس

رجعنا و الحسين به رهينا



5- فنحن الضايعات بلا كفيل

و نحن الباكيات علي اخينا



6- الا فاخبر رسول الله عنا

بانا قد فجعنا في ابينا



7- و ان رجالنا بالطف صرعي

بلا رأس و قد ذبحوا البنينا



8- و قد ذبحوا الحسين و لم يراعوا

جنابك يا رسول الله فينا



9- أفاطم لو نظرت الي السبايا

بناتك في البلاد مشتتينا



10- أفاطم لو نظرت الي الحياري

و لو ابصرت زين العابدينا



11- فلو دامت حيوتك لم تزالي

الي يوم القيامة تند بينا



12- و عرج بالبقيع وقف و ناد

ايا ابن حبيب رب العالمينا



13- ايا عماه ان اخاك اضحي

بعيدا منك في الرمضاء رهينا



14- بلا راس تنوح عليه جهرا

طيور و الوحوش الموحشينا



15- لقد هتكوا النساء و حملوها

علي الاقتاب قهرا اجمعينا



16- و زينب اخرجوها من خباها

و فاطم و اله تبدي الانينا



17- و نحن بنات ياسين و طه

و نحن الباكيات علي ابينا



18- و هذه قصتي من شرح حالي

الا يا سامعون ابكوا علينا



ترجمه ابيات:

1- اي شهر جد ما، ما را بر خود قبول مكن زيرا با حسرتها و اندوه ها


آمده ايم.

2- ما از تو بيرون رفتيم در حاليكه همه با هم بوديم اما اكنون بدون مردان و پسران برگشتيم.

3- ما هنگام خروج از تو سر و ساماني داشتتيم ولي حالا با حالت حسرت و پراكندگي مراجعت كرديم.

4- سرور و مولاي ما حسين (ع) براي ما مونس بود ما برگشتيم در حالي كه حسين (ع) در كربلا گرو مانده است.

5- پس ما بدون سرپرست ضايع شدگانيم و ما بر برادرمان گريه كنندگانيم.

6- آگاه باش اي خبردهنده و از حال ما به پيغمبر خبر ده كه ما در مصيبت پدرمان دردمند شديم.

7- زيرا مردان ما در كربلا بدون سر بزمين افتاده و پسران ما هم كشته شده اند.

8- اي رسول خدا حسين را كشتند و درباره ي ما احترام ترا هم رعايت نكردند.

9- اي فاطمه اگر نگاه ميكردي بسوي اسيران يعني دخترانت كه در شهرها پراكنده شده بودند.

10- اي فاطمه اگر نگاه ميكردي بزنان سرگردان و اگر زين العابدين را ميديدي. 11- پس اگر عمر تو تا روز قيامت هم بود هميشه براي ما گريه و زاري ميكردي.

12- و بالا رو در بقيع بايست و بگو اي پسر حبيب پروردگار جهانيان


(اي حسن).

13- اي عم! برادرت كشته شد و در حاليكه از تو دور بود در شنزارهاي گرم كربلا گرو مانده است.

14- بدون سر براي او آشكارا پرندگان و چرندگان وحشي نوحه مي كنند.

15- زنان را هتك حرمت نمودند و آنان را قهرا بر شتران بي جهاز سوار كردند. 16- و زينب را از خيمه اش بيرون كردند و فاطمه حيران و سرگردان ناله اش را آشكار ميكرد.

17- ما دختران ياسين و طه هستيم و بر پدرمان گريه ميكنيم.

18- و اين قصه ي من است از شرح حالم پس اي شنوندگان بر حال ما گريه كنيد.

حضرت سجاد عليه السلام نيز خطبه ي مختصري خواند و مردم را از جريان شهادت امام و اسارت اهل بيت آگاه گردانيد.

پس از آنكه اهلبيت عصمت و طهارت وارد مدينه شدند بزيارت حرم مطهر رسول اكرم (ص) شتافته و شكايت امت را بخاك او عرضه داشتند و بار اندوه دل را تا حدي سبك نمودند.

آنگاه روضه ي منوري حضرت زهرا عليهاالسلام را زيارت كرده و خود را براي تشفي خاطر به تربت او انداختند.

زبان حال حضرت زينب سلام الله عليها در كنار مزار جد و مادرش چنين بود.



گفت زينب كاي رسول پاكدين

سر ز خاك آر اهل بيت خويش بين






شد حسينت كشته اي فخر عرب

در كنار آب شيرين تشنه لب



يوسفت در چنگ گرگان شد اسير

من بشير اويم اي يعقوب پير



سويت از يوسف نشان آورده ام

نك قميصي ارمغان آورده ام



من نيارم گفت كه چون شد تنش

با تو خواهد گفت اين پيراهنش



ز آن سپس شد سوي مام بيهمال

آن بلاكش بانوي مريم خصال



گفت كاي فخر عرب را نور عين

شد قتيل عشق فرزندت حسين



قوم كافردل خدا نشناختند

باره ها بر جسم پاكش تاختند



سوختند آن خيمه ها كش تار و پود

از كمند گيسوان حور بود



دخترانت چون اسير زنگبار

شد باشترهاي بي محمل سوار



خوش بخواب اي مادر ناكام من

كه نديدي ماجراي شام من



آن شماتت هاي خاص و عامشان

كيش كفر و دعوي اسلامشان



دل پر است از شكوه اي مام بتول

گر بگويم ترسمت گردي ملول [8]



با ورود اهلبيت بمدينه افكار مردم متوجه مسأله ي شهادت حضرت حسين عليه السلام شد و در هر گوشه و كنار صداي عزاداري و آه و ناله بلند گرديد و اهل مدينه نسبت به يزيد و عمال دست نشانده ي او خشمگين گرديدند و يك حالت تنفر و انزجار در تمام مردم پديدار شد و چون يزيد از اين مطلب اطلاع يافت براي ارعاب آنها لشگر جراري از شام فرستاد و دستور داد سه روز مدينه ر ا قتل عام كرده و مكه را نيز سنگباران نمودند و ما تفصيل اين وقايع را در بخش ششم كتاب بيان خواهيم نمود.



پاورقي

[1] منتهي الامال جلد 1 ص 320.

[2] اعلام الوري - ارشاد شيخ مفيد.

[3] اخيرا دانشمند گرامي جناب حجة الاسلام آقاي محمد علي قاضي طباطبائي کتاب نفيس و ارزنده‏اي بنام (تحقيق درباره روز اربعين سيدالشهداء عليه‏السلام) تأليف فرموده و با دلائل محکم و توضيحات کافي ثابت کرده‏اند که ورود اهل بيت بکربلا در موقع مراجعت از شام در روز اربعين سال 61 بوده است طالبين براي اطلاع بيشتر در اينمورد بکتاب مزبور مراجعه فرمايند و اين کتاب علاوه بر اثبات موضوع مزبور حاوي مطالب سودمند و داراي تعليقات و اضافاتي است که مطالعه‏ي آن براي اهل تحقيق قابل استفاده ميباشد.

[4] امالي صدوق مجلس 31 حديث 4.

[5] منتخب التواريخ ص 242.

[6] بحارالانوار جلد 45 ص 145.

[7] مقتل ابي‏مخنف ص 146- منتهي الامال - لهوف ابن‏طاوس.

[8] زا آتشکده نير.