بازگشت

عبدالله بن مسلم بن عقيل


پس از او عبدالله فرزند مسلم بن عقيل بن ابي طالب كه مادرش رقية الكبري دختر اميرالمؤمنين (ع) بود به ميدان رفت و در حاليكه چنين مي گفت:

(امروز مسلم را كه پدر من است ملاقات خواهم كرد و همچنين گروهي را كه بر دين پيامبر به قتل رسيدند).

پس گروه بسياري را در سه حمله به قتل رساند، سپس (يزيد ابن الرقاد الجهني) بر او تير انداخت و او با دست خود جلو آن را گرفت سپس به سوي پيشاني او پرتاب كرد ولي ديگر نتوانست از اصابت آن به پيشاني اش جلوگيري نمايد و گفت:

خداوندا اين قوم، ما را كم شمرده و ذليل دانستند، پس همانطور كه ما را به قتل رساندند، آنان را به قتل برسان.

و در حالي كه او اين را مي گفت: مردي با نيزه به قلبش زده و او را به قتل رساند.

سپس (يزيد بن الرقاد) به سوي او آمده و تير را از پيشاني او خارج نمود، ولي سر آن تير بر پيشاني اش باقي ماند.