بازگشت

تأسيس مكتب عالي و همگاني تعليم و تربيت


يكي از نتايج شهادت سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ كه همواره مورد استفاده عموم و وسايل تعليم و تربيت و هدايت جامعه به اخلاق فاضله است برنامه هائي است كه به عنوان عزاداري و سوگواري و ذكر مصائب آن حضرت در عرض سال اجرا مي شود [1] .

شايد كساني باشند كه اهتمام شيعه را به برگزاري اين مراسم و صرف ميليونها اموال را همه ساله بي فائده و اسراف بشمارند؛ ولي اگر فوائده معنوي اين مراسم و تأثير آن را در تربيت جامعه و تهذيب اخلاق در نظر بگيرند، تصديق مي كنند كه اين برنامه ها از بهترين وسايل اصلاح و مكتبهاي تربيت است.

اين مراسم، احياي امر اهل بيت و رمز عالي بقاي مذهب تشيع، و بلكه اسلام است. اگر هزاران ميليون اموال و موقوفات براي ترويج تعليمات اخلاقي و اجتماعي قرار دهند كه كلاسهايش در تمام دوران سال برقرار باشد، اين قدر پايدار نمانده و مورد حسن استقبال عموم واقع نمي شود.

ولي حسين ـ عليه السّلام ـ با سرمايه ي اخلاق و نيت پاك و فداكاري در راه حق، مدرسه اي باز كرد كه بيش از سيزده قرن است، كلاسها و شعبه هاي آن همه ساله روز افزون و در همه جا تشكيل، و نشريات و مطبوعات و شعبات سخنراني آن همواره رو به ازدياد بوده و زن و مرد، در اين كلاسها شركت نموده و درس حقيقت و فداكاري مي آموزند.

خواندن و شنيدن تاريخ فداكاري و نهضت حسين ـ عليه السّلام ـ و ياران آن حضرت، ايمان را راسخ، اخلاق را نيك و پسنديده، و همّت ها را بلند مي سازد.

اين برنامه ها كه همه ساله در مساجد و حسينيه ها و خانه ها اجرا مي شود؛ مبارزه با بيدادگري و كفر و شرك و اعلام پيروزي از هدف حسين ـ عليه السّلام ـ است.

براي ترغيب مردم به فضايل اخلاقي و آزادمنشي يك راه مؤثر اينست كه نمونه هاي عملي به مردم نشان داده شود و تاريخ زندگي افراد ممتاز و نخبه ي جهان را، براي آنها بگويند.

حكايت و نقل تاريخ چه كسي از تاريخ زندگي حسين ـ عليه السّلام ـ، آموزنده تر و سودمند تر است؟

مجالس ذكر مصيبت آن حضرت بهترين مجالس تبليغي و دعوت به اسلام است.

در اين مجالس، معارف قرآن، اصول و فروع دين، تفسير و حديث، تاريخ و سيره ي پيغمبر و ائمه ـ عليهم السّلام ـ و صحابه، مواعظ، نصايح و راهنمائيهاي اخلاقي و اجتماعي و آئين زندگي از خانه داري تا كشورداري، به مردم آموخته مي شود و جاذبه ي نام حسين ـ عليه السّلام ـ مردم را ساده و بي ريا در اين مجالس تعليم و هدايت و تربيت حاضر مي سازد.

بطور يقين هيچ وسيله ي ديگر نمي تواند اين منظور را تأمين كند، نام حسين مانند مغناطيس همه را جذب مي كند و محبوبيت فوق العاده او طوري است كه همه مي خواهند با او ارتباط داشته و در شمار دوستانش محسوب و در مصيبتش قطره اشكي بريزند.

اين كم نيست كه: اگر بخواهيم از مردم براي مصارف خيريه اعانه و كمك بگيريم به دشواري مبلغ، مختصري مي دهند ولي خودشان به نام حسين ـ عليه السّلام ـ اموال بسيار انفاق مي كنند و به اهل استحقاق مي رسانند.

عجب وسيله بزرگي براي اصلاحات و ترقي و پيشرفت مملكت و هدايت نسل جوان و راهنمائي زن و مرد در دست ما قرار گرفته و از آن بطور شايسته استفاده نمي كنيم، و اين امواج احساسات ميليونها مردم را رايگان از دست مي دهيم!

براي راهنمائي و تربيت و ترقي سطح فكر جامعه و اندرزهاي اخلاقي و اجتماعي چه سازماني مي توانيم تشكيل بدهيم كه عموم از آن آزادانه استقبال كنند بهتر از سازمان عزاداري حسين ـ عليه السّلام ـ؟!

مردمي كه حسين دارند و براي حسين به سر و سينه مي زنند و گريه مي كنند، بايد در آزادي و عدالت اجتماعي نمونه باشند.

مردمي كه از پيشواي آنها اين جمله جاويد و گرانبها«لا اَرَي الْمَوْتَ اِلاّ سَعادَةً وَلاَ الْحَياةَ مَعَ الظّالِمينِ اِلاّ بَرَما» در صفحات تاريخ به يادگار مانده است، نبايد پشتيبان ظالم و يار ستمگر باشند.

مردمي كه يزيد را لعن مي كنند و يكي از مطاعن او را ارتباط و سازش با كفار و خيانت به كشور اسلام مي شمارند، بايد خود از اين روش زشت بركنار باشند.

در زمان ما در شعب مهم تبليغي، شعبه اي مهم تر از همين مجالس روضه و تعزيه حضرت حسين ـ عليه السّلام ـ نيست، اگر از آن استفاده كنيم و فوائد و نتائج آن براي تربيت و دعوت به فضايل انساني بسيار و بي اندازه است.

در دوره ي سال اين كلاسهاي اخلاق و دين و علم، همواره مفتوح است و در ماه محرم و صفر تعداد آن افزايش مي يابد بطوري كه كمتر كسي است كه در اين كلاسها شركت نكند، مخصوصاً در زمان ما با استفاده از وسائل تبليغي جديد بهتر مي توان از اين وسيله هدايت بهره برداري كرد.

بنظر ما در ايران، افغانستان، پاكستان، هند، عراق، سوريه، لبنان و احسا و قطيف و بحرين و قطر، يمن و مصر و نقاط ديگر كه عزاداري حسين ـ عليه السّلام ـ متداول است، از سائر تأسيسات عام المنفعه و مؤسساتي كه براي خير و صلاح جامعه و عالم كردن مردم به معناي واقعي تأسيس مي شود، مانند تشكيلات حسين ـ عليه السّلام ـ نمي توان استفاده كرد.

بطور مثال: يكي از جمعيتهائي كه به نام خدمتگزاري، حضرت حسين ـ عليه السّلام ـ وظايفي را مي تواند انجام بدهند، آقايان مداحها هستند. مثلاً در شهري مانند تهران افرادي كه به نام مداح با جامعه ارتباط دارند بسيارند اين آقايان بطور هفتگي و ماهيانه و در مواقع ديگر برحسب دعوت قبلي در خانه ها مي روند و مدح و مرثيه مي خوانند، در هر خانه كه مي روند معمولاً چند نفر از همسايگان زن و مرد نيز حاضر مي شوند.

اگر همين صنف در تحت يك برنامه ي صحيح و منظم كه فقط از طرف علما و جامعه روحانيت و مراجع تقليد معين شود،انجام وظيفه نمايند و در اشعار و گفتارشان توجه به اوضاع روز و رفع معايب موجود داشته باشند و روح شجاعت و استقامت و عقيده را در مردم زنده سازند و هر ماه مثلاً به رفع يك ماده نقص و عيب اخلاقي همت گمارند، و در ضمن مرثيه هاي مختلفي كه مي خوانند آن را هم گوشزد كنند، بسيار مفيد خواهد شد، و همين آقايان مداحها مي توانند با خلوص نيت قسمت مهمي از معايب اخلاقي جامعه را برطرف كنند.

مجالس عمومي روضه خواني نيز همين نقش را بهتر و عاليتر و عميق تر مي توانند ايفا كنند.

هم اكنون مرسوم شده كه آقايان طلاب دانشمند و فضلاي حوزه علميه قم در هنگام تعطيلات محرم و صفر و ماه مبارك رمضان و فرصتهاي ديگر، براي اقامه ي جماعت و تبليغ و منبر به شهرها و روستاها مي روند، نتايج آن بقدري محسوس، و محصول زحمات ايشان بطوري چشم پركن شده كه عموماً مردم تقدير و تشكر مي نمايند، علاوه بر وظايف تبليغي و هدايت و ارشاد و ردّ شبهات و تعليم احكام، كارهاي عمراني و تأسيسات و بنيادهاي خيريه ايشان نيز در اين دو سه ماهه فوق العاده قابل توجه است.

باز هم تكرار مي كنم: انصاف اينست كه ما از اين خوان گسترده آنطور كه بايد منتفع نمي شويم. يكي از عوامل مهم پيشرفت مذهب تشيع و اسلام در هند به تصديق اهل اطلاع، مجالس عزاداري حسين ـ عليه السّلام ـ است، كه ملل مختلف را تحت تأثير حقيقت و روحانيت آن حضرت قرار داده و به گفته ي «ماربين» تا چندي پيش جمعيت شيعه در هند انگشت شمار بود ولي اكنون از بركات عزاداري حسين ـ عليه السّلام ـ يكي از جمعيتهاي قابل توجه هند بشمار مي روند.

پس بايد بگوئيم حسين ـ عليه السّلام ـ همانطور كه فداكاري و شهادتش باعث نجات اسلام شد، مجالس روضه و ذكر مصائبش نيز موجب بقاي دين و هدايت جامعه بوده و هست [2] .

سَلامُ اللهِ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِالله.


پاورقي

[1] دکتر رينو (جوزف) مستشرق معروف فرانسوي در کتاب خود «اسلام و مسلمانان» که به عربي ترجمه شده (الاسلام و المسلمون) شرح مبسوط و عميقي پيرامون فلسفه ي عزاداري سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ و روضه خواني و هيأت هاي عزا نگاشته و به فوائد اين مراسم از جنبه ي سياست و اخلاق و تربيت و کماليات و مرکزيتي که ايران در جامعه شيعه دارد، اشاره کرده و پيشرفت و بقاي مذهب شيعه را بخصوص در بعضي نقاط مثل هند، مربوط به سوگواري سيد الشهداء دانسته و اظهار نظر کرده که با حفظ اين مراسم، جمعيت و شوکت و ترقي شيعه در آينده بيشتر خواهد شد.

اين شرق شناس ضمن اشاره به اوقاف و وجوه بسياري که شيعه در راه برگزاري عزاداري حسيني صرف مي نمايد، مي گويد: «مذاهب ديگر بقدر شيعه در راه تبليغ و دعوت به دين، بذل مال نمي کنند و مصارفي که شيعه دارد، شايد سه برابر مصارفي باشد که سائر فرق اسلام در اين راه مي نمايند، و اگر يکنفر شيعه در دورترين نقاط هم باشد، به تنهايي اين مراسم را از تشکيل مجلس روضه و انفاق به فقراء و اطعام و غيره اجرا مي کند و در حقيقت به دعوت و تبليغ مي پردازد».

«منبر و وعظ، خطابه و سخنراني، در تربيت خطبا و وعاظ و گويندگان توانا و پرورش اخلاق عوام و آشنا کردن به علوم معارف، موقعيت خاصي دارد. تمام مسائل در منابر مطرح و مورد بحث واقع مي شود به نوعي که عوام شيعه از سائر فرق به عقايد و مذهب خود آشناترند و اگر در اقطار عالم نظر کنيم، در هيچ جامعه اي مانند شيعه زمينه ي ترقي علمي و صناعي و اقتصادي نيست، و فرقه ي شيعه پيشرفته ترين فرق، و آمادگي آنها براي کسب علوم و صنايع جديده بيشتر است چنانچه تعداد کارگر شيعه به نسبت جمعيت زيادتر است. شيعه دين خود را با زور شمشير پيش نبرده بلکه با نيروي تبليغ و دعوت پيشرفت کرد، و اهتمام آنها به برگزاري مراسم سوگواري موجب شده که تقريبا دو ثلث مسلمانان و بلکه جماعاتي از هنود و مجوس و ساير مذاهب نيز با آنها در عزاي حسين شرکت کنند. روي اين اسباب ممکن است بگوئيم جمعيت شيعه در آينده از ساير فرق بيشتر شود، شيعه به وسيله اين مجالس و مراسم که ديگران هم در آن شرکت مي جويند، توانسته است در ملل و اهل مذاهب ديگر نفوذ کند و اصول مذهب خود را به ديگران تبليغ نمايد و اين همان اثري است که سياستمداران غربي براي پيشرفت دين مسيح با صرف پول هاي بسيار، آرزو مي کنند» ـ سپس راجع به هيأتها و پرچمها و علامات عزا و فوائد آن شرحي مي نگارد و تأثير اين شعائر را در اتحاد و زيادتي شوکت و استقلال و اتحاد متذکر شده و مي گويد ـ «از اموري طبيعي و فطري که مؤيد شيعه است اينست که هرکس به طبع و فطرت خود طرفدار مظلوم است و مايل است مظلوم را ياري کند».

اين نويسندگان و مؤلفان اروپائي هستند که در کتابهاشان تفصيل شهادت حسين و اصحابش را مي نويسند و مظلوميت حسين و اصحابش و ستمگري و بي رحمي کشندگان آنها را تصديق مي کنند و نام کشندگان حسين را نمي برند مگر با نفرت، هيچ چيز نمي تواند در جلو اين امور فطري و ادراک وجداني بشر بايستد و مانع از پيشرفت مذهب شيعه شود.

اين مقاله مفصل و طولاني است و هرکس بخواهد مي تواند در کتاب «ذکري الحسين» جلد دوم ص 204 تا 208، تأليف علامه مهاجر عاملي مطالعه کند. ما بطور خلاصه و فشرده و نقل به معنا بعضي از مطالب آن را در اينجا آورديم تا خوانندگان بدانند که خاورشناسان مطلع و بي نظر و علماي ملل ديگر هم آثار و فوائد اين مراسم را در بقاي مليت و عظمت و استقلال و ترقي تصديق دارند. بديهي است اين خاورشناس در اين گواهي تنها نيست، ديگران نيز مانند خاورشناس آلماني (ماربين) در سياست حسيني بر همين عقيده هستند و اين روش حق پرستي و عاطفه ي شيعه را مي ستايند، اما از سوي ديگر گاهي دشمنان اسلام و مزدوران استعمار بملاحظه ي خطري که اين گونه مراسم و شعائر مذهبي براي نفوذ و منافع آنها در کشورهاي اسلامي دارد به آن روي موافق نشان نمي دهند و بطور کلي هرگونه تظاهري را که نشان دهنده ي قدرت ملي يا قوت و شوکت اسلامي باشد، تا بتوانند سبک و بي فائده و نشانه عقب ماندگيش شمرده و سعي مي کنند مراسم آن تعطيل، و يا حداقل به اختصار برگزار شود، چنانچه در مصر تا همين اواخر، مراسم عاشورا بسيار باشکوه انجام مي شد و در زمان فؤاد که آنجا تحت الحمايه انگليس بود ممنوع گرديد. در عراق هم اگر چه گاهگاهي خواستند محدوديتهائي قائل شوند، ولي در اثر همت و غيرت شيعيان اکنون مراسم عاشورا و اربعين فوق العاده باشکوه و عظمت و با شرکت تمام طبقات برگزار مي شود.

سال گذشته که در ايام عاشورا کربلا مشرف بودم، مخصوصاً هيأت بزرگ و باشکوه عزاداران اساتيد و دانشجويان دانشگاه ها و دانشکده هاي عراق که از بغداد و موصل و بصره آمده بودند، بسيار منظم و با معني بود. و از اکثر دسته ها بيشتر جلب توجه مي کرد؛ زيرا در روشنائي علم انجام اين شعائر نافذتر است. با بيانيه ها و اشعاري که مي خواندند و شعارهائي که برپرچمها نوشته بودند، نشان مي دادند که در محيط علم و دنياي پيشرفته از اين شعائر بهتر مي توان بهره برداري کرد، و در عين حال که هيأت آنها همکاري و شرکت تمام طبقات را ثابت مي کرد، نشان استقلال و رشد فکري و درک و شعور عالي اسلامي و خود نباختگي اساتيد و دانشجويان در برابر تبليغات سوء بيگانگان بود.

آري، اکنون در کشورهاي متمدن مراسمي به مناسباتي بر پا مي کنند و پولهاي گزافي خرج مي نمايند که از نظر عقل و منطق انساني در خور شأن انسانها نيست ولي چون آنها زور و ثروت دارند و ديگران غرب زده اند از کارهاي زشت و حرکات ناهنجار آنها تعجب نمي کنند، به اسم بازي بکس مسابقه بر پا مي کنند، يک پيکره ي انسان نمائي را به جان پيکره ي ديگر مي اندازند، تا او حريف خود را با ضربه بزند و چشمش را کور کند، اعضايش را ناقص سازد، بلکه گاهي او را بکشد، اين کار را افتخار مي دانند و به برنده ي بازي جايزه مي دهند و برايش کف مي زنند.

حساب اسراف و ولخرجي در دنياي باصطلاح متمدن بي اندازه است. از عيد ژانويه تا وصيتهايي که مي نمايند و مراسم تجهيز و دفن اموات، کارهائي ميکنند و پولهائي ميدهند که علاوه بر آنکه تبذير مال و پر از خرافات است، دليل آشکار سفاهت و نقصان عقل و سبک مغزي است.

مدتي پيش در يکي از روزنامه هاي مشهور خواندم که در آمريکا درختي است که آن را مقدس مي دانند و به زيارتش مي روند، نوشته بود امسال اين درخت (اگر فراموش نکرده باشم) هشت ميليون زائر داشت. مبالغي که در فرانسه و ايتاليا و کشورهاي ديگر در سال، به رمال، کاهن، طالع بين و فال گير و جادوگر مي دهند، بقدري زياد است که شايد با بودجه ي بعضي از کشورهاي شرقي برابر شود.

مع ذلک کسي به آنها ايرادي ندارد و آزادند. حتي شرقي مقلد غرب براي مخارج دفن و تشيع و مجلس يادبود يک سگ در حاليکه ابناء وطنش در دهات آب آشاميدني نداشته و گرسنه و برهنه مي باشند، مبالغي خرج مي کند که با آن مي توان يک درمانگاه در يک ده دور افتاده ساختمان کرد، و پولهاي هنگفت ديگر صرف عياشي و رقص و فحشاء مي کنند و اين اعمال را بدبختانه نشانه ترقي و روشن فکري مي شمارند.

اما همين افراد به خاطر دشمني با اسلام و شعائر آن، با زبانها و قلمهاي مزدورشان از اهتمام مسلمانان به تعظيم و شعائر و التزام به آداب و احکام اسلام و برگزاري مراسم عزاداري و سالگرد شهادت سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ انتقاد مي کنند، ولي ديگر حناي اين استعمارگران رنگي ندارد و نسل جوان و آگاه مسلمان، فريب اين تبليغات مسموم را نمي خورد و مي داند که برگزار کردن اين مراسم و تبليغات به نام سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ و گرفتن سرمشق از شخصيت آن حضرت، جامعه را بيدار و روح فداکاري و حمايت از حق و شجاعت و جوانمردي را زنده مي سازد.

اين عزاداري جزء خون شيعه، و مليت شيعه، و رمز استقلال و موجوديت ما است. با هر بها و قيمتي آن را نگاهداريم ارزش دارد.

بايد تمام افراد در اين مراسم شرکت داشته باشند و در مجالس تبليغ و سخنراني پيرامون قيام امام ـ عليه السّلام ـ فوائد قيام و هدف هاي آن به همه، مخصوصاً به نسل جوان و دانشجويان بيش از پيش تفهيم شود تا در برابر بيگانه و مظاهر فريبنده، زبون و خودباخته نشده و مستقل و پايدار مليت اسلامي خود را حفظ نمايند، اگر شيعه و مسلمانان عموماً بخواهند در شاهراه ترقي جلو بروند بايد از درس و تعليم فلسفه شهادت حسين ـ عليه السّلام ـ و از منابر و مجالس سوگواري حداکثر استفاده را بنمايند، اين عزاداري با پيشرفت هاي مادي، با علم و صنعت و کارخانه و اختراع و سفينه هاي فضائي يا ساير مظاهر تمدن واقعي مخالف نيست، بلکه از وسايل تشويق و تقويت رشد فکري و راهنما به هرگونه کمال اخلاقي و علمي مي باشد.

[2] مرثيه خواني و عزاداري براي حسين عليه السّلام ـ از همان سال 61 هجري شروع شد، و همه ساله در عاشورا يادبود آن گرفته مي شد و در عصر ائمه ـ عليهم السّلام ـ بتدريج توسعه يافت، و شعراء و ادباي بزرگ مانند «دعبل» قصايد بليغه انشا کردند.براي اطلاع از تاريخ عزاي حسيني رجوع شود به: الدلائل و المسائل، ج 1، ص 73 و ذکري الحسين ص 5 تا 8.