بازگشت

بيداري شعور ديني


در اثر تبليغات معاويه و روش او و همدستانش و دوري مردم از عهد رسالت و تعطيل اجراي برنامه هاي اسلام و توسعه ي ممالك اسلامي و ممنوع شدن تبليغات صحيح ديني و خانه نشين شدن شايستگان و دانشوران، شعور ديني مردم ضعيف گشت و افكار آنها انحطاط يافت، اكثريت مردم در برابر وضع موجود، خودباخته و شكسته خاطر و سرد شده بودند.

ذلت و خواري و احساس زبوني و انظلام در جوامع اسلامي، مثل بيماري سرطان پيكر اجتماع را فرا مي گرفت و استرخاء و سستي عجيب، آنها را از حركت و نشان دادن عكس العمل در برابر مظالم بني اميه چنان بازداشته بود كه هرچه بر آنها تحميل مي كردند مي پذيرفتند، و همانطور كه عبدالله بن همام السلولي گفت:



فَاِنْ تَاْتُوا بِرَمْلَة اَو بِهِنْد

نُبايِعُها اَميرَةَ مُؤمِنِياً [1] .



هركس را مي خواستند بر آنها حاكم مي ساختند و اگر زنان بني اميه يا بوزينگان يزيد را هم نامزد حكومت مي كردند كسي از بيعت سر بر نمي تافت و همه از ترس زندان و قتل، آن را تصويب مي كردند.

خلوص نيت، فداكاري، شجاعت اخلاقي و نترسيدن از مرگ كه از صفات ممتاز و برجسته ي مسلمانان عصر پيغمبر بود، از بين رفته و از آن پهلوانان ايمان و قهرمانان فضيلت كه شهادت در راه نصرت دين و مرگ با عزت را به زندگي با ذلت ترجيح مي دادند، جز معدودي كه در راه ياري حسين ـ عليه السّلام ـ كشته شدند، يا در گوشه و كنارها بي اطلاع از جريان امور بودند، كسي باقي نمانده بود.

شهادت امام ـ عليه السّلام ـ و اصحاب نامدارش احساسات را بيدار و خصال انساني را زنده ساخت و به مسلمانان درس مردانگي و استقامت داد كه هرچه در شورش هائي كه عليه بني اميه مي كردند آنها را سركوب مي نمودند، و شكست مي دادند، و كشته مي شدند، روحيه آنان شكست نمي خورد و كشته شدن در راه هدف و مقصد را افتخار مي شمردند.

مصعب بن زبير وقتي همسر ارجمندش سكينه عليها السّلام ـ را درحزن و اندوه ديد گفت:

«لَمْ يُبْقِ اَبُوكَ لاِبْنِ حُرَّة عُذْراً»

پدرت براي هيچ آزاد زاده اي عذري باقي نگذارد.



وَ اِنّ الاُلي بِالطَّفِ مِنْ آلِ هاشِم

تآسُوا فَسَنُّوا لِلكِرام التآسيا



«آنان كه در كربلا از آل هاشم شكيبايي و پايداري نمودند، براي مردم كريم و بزرگوار پايداري و شكيبايي را سنت قرار دادند».


پاورقي

[1] مقصود شاعر اين است که: کار سلب آزادي و فشار و خود مختاري بني اميه به جائي رسيده که اگر رمله يا هند از زنان بني اميه را هم نامزد حکومت و امارت کنند ما از بس بيچاره ي ظلم بني اميه هستيم و قدرت نفس کشيدن نداريم با او بيعت مي کنيم.