بازگشت

سقوط حزب عثمانيه


حزب عثمانيه به همه سياست مداري و حكومت داري خشن كه داشت به اهداف بزرگ و اصلي خويش كه دين زدايي باشد، دست ياري ننمود با اين كه در مدت حكومت داري خويش جنايات ماندگاري از خود به يادگار نهاد. مقهور نهضت امام حسين عليه السلام گرديد. جوشش خون شهيدان كربلا و سالار شهيدان حسين عليه السلام و افشاگري هاي كاروان انقلاب در طول اسارت و نيز بعد از آن در طول مدت زندگي امام سجاد عليه السلام و زينب كبري و نهضت هاي كه به نام و ياد و راه حسين پديدار شدند و همواره ضربه هاي اساسي بر اقتدار اين حزب وارد ساختند تا در نهايت آن از پاي در آورده و از عرصه سياسي جامعه اسلامي بيرون ساخت. حكومت اموهاي بعد از بني ابوسفيان (معوفي به بني اميه) به دست بني مروان كه آنان نيز و تبار اميه بودند منتقل شد. و چهارده نفر از بني اميه و بني مروان از زمان معاويه تا مروان حمار حكومت نمودند. يعني از سال 40 هجري تا سال 132 هجري كه قدرت به خليفه عباسي عبد الله بن محمد سفاح منتقل شد به مدت 92 سال تداوم يافت.

مي توان گفت عامل اصلي سقوط بني اميه را نهضت هاي خونيني بود كه از خون حسين جوشش گرفتند. ستم ها و تبعيض و ناهنجاري هاي اجتماعي و نيز دين زدايي و مبارزه و ستيز با عترت آل رسول عامل اصل تزلزل اين حاكميت شده و نهضت هاي كوچك و بزرگ همانند نهضت حسيني آسيب جدي بر پيكر اين حاكميت وارد ساخت و بعد از پيام خون حسين و نهضت هايي كه از جوشش خون حسين پديدار شدند، آسيبهاي پي در پي وارد ساختند تا حكومت حزب عثمانيه تضعيف و در نهايت سقوط نمودند. و آن نتيجه اصلي كه بايد نهضت امام حسين ببار مي نشست آشكار شد.

علل ديگري مانند غور در خواهش هاي نفساني و لذت جويي، تبعيض در دو محور توزيع نيروي انساني و سرمايه هاي عمومي باز گزاردن دست افراد ناشايسته در انجام كارهاي خود كامه و در نهايت فشار شديد به مردم در ابعاد گوناگون همه اين مورد كه مردم را به ستوه آورد

ه بود در سقوط و انقراض بني اميه نقش ايفا نمود. ليكن عامل اصلي كه نقش محوري را بر عمده داشت نهضت امام حسين عليه السلام و نهضت هايي بود كه الهام و پيام از نهضت كربلاي حسين به خون خواهي حسين شكل گرفتند و همواره بر پيكر رژيم حزب عثمانيه آسيب رساندند تا آن هنگامي كه توان مقاومت را از آنان سلب نمودند و آنان با همه رفتار جنايت بارشان رخت بربستند و اسطوره سلب نمودند و آنان با همه رفتار جنايات بارشان رخت بر بستند و اسطوره تاريخ شدند. تنها همانند ساير ستمرگان جناياتي از خود بر جاي نهادند.

امام خون حسين و يارانش به ثمر نشست. درخت دين را شاداب و پر طراوت ساخت. درخت دين همواره سبز و پر ثمر مستقر شد كه همواره جامعه از دين بهره وري مي نمايد توتي اكلها كل حين.

خون شهيدان ببار نشست درس آزادگي و آزاد مردي درس زندگي درس ‍ پايداري درس رسيدن به انگيزه هاي بلند به همگان آموخت، كه امروزه هاي نهضت حسيني براي هميشه پايدار و ماندگار خواهد بود.

در كربلا خون بر نفاق و خشونت و شمشير چيره شد و ستم پيشگان اموي را رسوا ساخت و پرده از چهره نفاق آنان افكند و چهره اصلي آنان كه ستيز با دين الهي بود بر همگان آشكار گشت.

رفتار مدبرانه اهل بيت با همه ستم ها و مظلوميت هايي كه از بني اميه تحمل نمودند، در نهايت ريشه هاي آنان را قطع و درخت خبيث بني اميه خشكيد و سرنگون شد كه درخت باطل بي اساس و ناپايدار است: كمثل شجره خبيثه اجتثت من فوق الارض مالها من قرار. [1] .

رفتار مدبرانه و جسورانه حسن بن علي عليه السلام سترگ تاريخ تشيع، در برابر طاغي زمان معاويه و قيام حسين بن علي عليه السلام در برابر ستمگري چون يزيد هر دو به بار نشستند و ريشه بني اميه و حزب عثمانيه را سوزاندند. همان گونه كه در كتاب امام حسن عليه السلام الگوي زندگي نگاشته شد [2] مصالحه امام مجتبي عليه السلام با قيام سالار شهيدان همانند دو لبه يك قيچي مي باشند كه ريشه هاي حاكميت حزب عثمانيه را قطع و درخت بي اساس و بي ثمر آنان را خشكاندند و امت اسلامي را از سايه شوم آنان آسوده نمودند. و دين را كه زندگي جاويد جامعه را شكل مي دهد در ميان مردم روان و جاري ساختند. البته باروري خون سالار شهيدان منحصر به اين نهضت ها نمي باشد. اين ها برخي از حركت هاي پر شوري بود كه در زمان بني اميه از بركت خون حسين عليه السلام پديدار شدند. نهضت هاي ديگر در زمان بني عباس آنگاه بعد از آنان و در اين زمان و هر زمان از بركت خون حسين همواره خيزش نموده اند و بارور شده اند و تا ابد نيز اين حركت ها تداوم خواهند يافت كه راه سرخ شهادت پايان پذير نيست.

راه حسين هميشه پر رهرو و آرمان حسين همواره زنده و جاويد است. پرچمي كه حسين در كربلا بر افراشت هيچ گاه بر زمين نهاده نمي شود. سلام و صلوات خدا بر سالار شهيدان و همراهان سترگش.

آنان كه با خون سرخشان درخت دين را براي هميشه سر سبز و شاداب نمودند. درود خدا بر رهروان پاك و مقاوم حسين عليه السلام كه راه حسين را هر زمان هموار مي نمايند.

درود خدا بر تو ابا عبد الله، درود خدا بر تو فرزند رسول الله، درود خدا بر تو فرزند علي مرتضي، درود خدا بر تو فرزند فاطمه زهرا، درود خدا بر تو سرور جوانان بهشت، درود خدا بر تو خون خدا و فرزند خون خدا، درود خدا بر تو و بر جان هايي كه در پيشگاه تو سر نهادند. آنان كه در كنار تو ارميدند.

درود خدا بر حسين، و بر علي بن الحسين و بر فرزندان حسين، و بر ياران حسين، آنان كه جان خود را در راه حسين فدا نمودند.

گواهي مي دهم كه تو نماز را بپا داشتي و پرداخت زكات را رواج دادي. گواهي مي دهم كه شما (اهل بيت) اسوه پاكي و سمت و سوي رهنمون هستيد و دستاويز محكم مي باشيد. شما مهمترين شهيدان در اين سرا و در آن سرا مي باشيد. از بركت شما درهاي رحمت گشوده و بسته مي شود. (آغاز و انجام به واسطه شماست) از بركت شما اندوه ها زدوده مي شود، به بركت شما باران رحمت را فرو مي فرستد. اي كاش من نيز همراه شما بودم و به مراحل برتري دست مي يافتم. خدا لعنت كند آن كسي كه تو را كشت. خدا لعنت كند آن كسي را كه در ريختن خون تو شريك شد.

خدا لعنت كند شان كسي را كه بر عليه تو كمك نمود. خدا لعنت كند كسي را كه اين فاجعه را شنيد و بر آن شادمان شد.


پاورقي

[1] ابراهيم، 26.

[2] امام حسن (ع) الگوي زندگي، ص 172.