بازگشت

قيام زيد بن علي بن الحسين


تداوم حاكميت حزب عثمانيه با فراز و نشيب هايي كه داشت در زمان مرواني ها نيز توسعه و تثبيت داشت و به همين جهت مرواني ها جنايات ماندگاري همانند سفياني ها از خود به يادگار نهادند. حاكميت حجاج در عراق همانند حاكميت عبيد الله بن زياد در عراق جنايات ببار آورد.

اگر عبيد الله دومين عنصري بود كه نقش اصلي در حاكميت حزب عثمانيه در دوران يزيد داشت، حجاج نيز چنين نقشي را در زمان مروانيان در عراق ايفا نمود. تهاجم فرهنگي عليه اهل بيت با شدت و وسعت همچنان تداوم يافت كه ابراهيم بن هشام مخزومي والي بني مروان در مدينه علويون را در روزهاي جمعه به زور در مسجد نبوي جمع مي نمود.

در حضور آنان علي عليه السلام را سب و نفرين مي نمود. [1] .

حجاج نيز همانند عبيد الله هر كس كه متهم به شركت در انقلاب عليه عثمانيه بود به قتل مي رساند. [2] در مدت حاكميت وي در عراق در زمان عبد الملك بيست يا سي هزار كشته در عراق به جاي گذاشت. وي وقتي مرد 50000 مرد و 30000 زن در زندانش بودند. زن و مرد را عريان در قلعه ها بدون هيچ گونه امكانات، حتي سقف زيرا آفتاب و باران زنداني مي كرد! [3] .

تجاوز و طغيان همان گونه كه در سخنان زيد شهيد آشكار است به اوج خود مي رسد. آن بني اميه قد عتوا و قست قلوبهم. [4] .

زيد تصميم به قيام و انقلاب عليه آنان گرفته و چون فردي وابسته و پاك و پيرو اهل بيت بود، هيچ گونه خواهش نفساني و ادعاي رهبري در قيام خويش نداشت، در همان آغاز كار با امام باقر عليه السلام كار خود را مشورت نمود و امام ضمن تاييد عاقبت كارش را نيز گوشزد كرد به وي فرمود شهيد خواهي شد و در كناسه كوفه به دار آويخته مي شوي. [5] .

از امام صادق عليه السلام اين گونه حديث درباره زيد وارد شده است: انه كان نعم العم آن عمي كان رجلا لدنيانا و اخر

تنا مضي و الله عمي شهيدا كشهداء استشهدوا مع رسول الله (ص) و علي و الحسن و الحسين عليه السلام. [6] .

نيك عمويي بود براي ما فردي كه هم براي دنيا و هم آخرت ما كار كرد، عمويم شهيد شد همانند شهدايي كه همراه رسول الله (ص) و علي و حسن و حسين عليه السلام شهيد شدند.

امام صادق عليه السلام: رحم الله عمي زيدا لو ظفر لوفي انما دعي الي الرضا من اله محمد و انا الرضا. [7] خدا عمويم را رحمت كند كه اگر پيروز مي شد به عهد خود وفا مي كرد وي مردم را به رضا از آل محمد يعني اين جانب فرا مي خواند.

امام صادق عليه السلام: يا عمي اعيذك بالله ان تكون مصلوبا بالكناسه. [8] .

هنگامي كه زيد با امام صادق عليه السلام مشورت مي نمود حضرت فرمود: تو را در پناه خدا مي سپارم آن هنگامي كه در كناسه كوفه به دار اويخته مي شوي.

زيد شهيد با آگاهي از سر انجام كارش در عين حال چون مي دانست قيام و انقلاب وي آسيب جدي بر حاكميت حزب عثمانيه وارد خواهد ساخت و نتيجه به بار خواهد آورد، قيام خويش را شروع كرد و مورد تاييد امام باقر و امام صادق عليه السلام نيز قرار گرفت.

زيد براي دست يابي به ياران سترگ از مدينه به كوفه آمد. زيرا موقعيت كوفه از هر جاي ديگر ممتاز بود. كه اين بركات انديشه هاي تابناك علي عليه السلام است كه كوفه را اين گونه پر بار و بالنده ساخته است كه خود حضرت اين شهر را بر مدينه برگزيد و عاصمه حكومت خويش قرار داد. و امام حسين عليه السلام براي سر نگوني حزب عثمانيه به كوفه عزيمت مي كند از انبوه جمعيت هوادار و سترگ استمداد نمود.

توابين خود از كوفه خيزش نمودند. و مختار براي كشتن قاتلان حسين به كوفه آمده و از ياران اهل بيت در كوفه استمداد و نمود و در كشتن قاتلان حسين موفقيت چشمگيري حاصل نمود كه به بركت حمايت تشكل همسوي از كوفه و اطراف بود.

و اينك بعد از گذشت حدود شصت سال از عاشوراي حسيني و ان قيام هاي پر شور و مقاوم اينك زيد بن علي بن الحسين براي رسيدن به اهداف خويش و انتقام خون حسين، وي نيز كوفه را برگزيند كه كوفه پايگاه انديشه و زلال شيعه و رفتار سترگ عليه ظالمان بوده است و اين از بركات حكومت داري و اقامت 4 سال و نه ماه علي در كوفه مي باشد كه اين گونه جريان بزرگ اجتماعي و انديشه زلال شفاف پديدار ساخته است.

در هر صورت زيد شهيد چون در كوفه اقامت نداشت براي اقامت خويش ‍ در عراق به خصوص كوفه بهانه هاي چون اختلاف ملكي و نزاع مالي با برخي بيش از 4 ماه در كوفه و دو ماه در بصره اقامت نمود. در اين مدت ضمن بررسي اوضاع همواره قيام خود را زير سازي نموده و سران شيعه و ياران علي با وي مخفيانه بيعت مي نمايند. [9] و حاكم كوفه با اينكه برخي قضايا را متوجه شده بود نمي تواند زيد را از كوفه بيرون نمايد.

افرادي مانند سلمه اين كهيل، نصر بن خزيمه، معاويه بن اسحاق و حجيه بن الاجلج و بسياري ديگر از سران كوفه با وي بيعت نمودند. [10] و طبق بسياري از نقل هاي چهل هزار نفري با وي پيمان مي بندند. [11] .

چهل هزار سپاه، جمعيتي است كه آمادگي اين شهر و منطقه در انقلاب و شورش هاي ضد اموي را مي رساند. با اينكه زيد امام معصوم نيست. ليكن چون از جانب امام معصوم تاييد شده است، اين گونه تشكل همسو از وي حمايت مي نمايد. حمايت اين تعداد از زيد افزون بر اين كه گواه صادق بر موقعيت بزرگ تشكل همسوي اهل بيت مي باشد دليل بر نكته ديگري نيز است كه كوفه با اين حركت ها چه آسيبهاي جبران ناپذيري بر اقتدار حزب عثمانيه متوجه مي نمايد.


پاورقي

[1] ارشاد، ج 2، ص 174.

[2] طبري، ج 5، ص 302.

[3] همان، ص 451، مروج الذهب، ج 3، ص 166.

[4] طبري، ج 6، ص 145.

[5] مروج الذهب، ج 3، ص 206، تنفيج المقال، ص 468.

[6] عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 228.

[7] تنفيح المقال، ج 1، ص 469.

[8] همان، ص 668.

[9] طبري، ج 6، ص 144 و 148.

[10] طبري، ج 6، ص 144.

[11] همان، ص 145.