بازگشت

نهضت توابين


در زمان عبيد الله گرچه كوفه سركوب شد و سقوط كرد و تشكل همسوي اهل بيت عليه السلام سخت آسيب ديد؛ ليكن با همه آسيبها و با همه مصيبت هايي كه هواداران علي عليه السلام و اهل بيت در كوفه تحمل نمودند، تشكل همسو همچنان آتش زير خاكستر كه در صدد فرصت شعله وري مي باشد به سر مي برد. اكثريت آنان بعد از خاكستر كه در صدد فرصت شعله وري مي باشد بر سر مي برد. اكثريت آنان بعد از سر كوبي و به ويژه بعد از اين كه در ياري حسين عليه السلام سستي نمودند، در غيض غضب عليه حزب عثمانيه مي جوشيدند. حسرت و ندامت از رفتار گذشته سينه هاي آنان را سخت مي فشرد كه چرا وقتي فرزند رسول الله (ص) را دعوت نمودند وي را ياري نكردند كه حضرت نه راه برگشت داشت و نه توانست از پايگاه تشيع مدد بگيرد.

اينك اين تشكل با همه آسيبها هنوز همواره خطر اصلي بر حزب عثمانيه به شمار مي رود كه عبيد الله خود اعتراف مي كند با اين تشكل را سر كوب نموده بود و چندين سال نيز گذشته است و هزاران زنداني و هزاران كشته به جاي گذاشته باشد. بعد از فاجعه كربلا اعتراف مي كند من از هواداران علي كه ترابيه ناميده مي شدند بر تاج و تخت يزيد مي ترسم نه از عبد الله بن زبير، انا اخاف عليه من هذه ترابيه [1] شيعه ابي تراب علي بن ابي طالب. [2] .

انقلاب ها و نهضت هاي مردمي بعد از نهضت عاشورا با الهام از حماسه آفريني حسين و با الهام از پايداري حضرت شكل گرفتند و آسيبهاي جدي بر پيكر حاكميت حزب عثمانيه وارد ساختند، تا در نهايت حاكميت اين حزب پايان يافت و بني اميه سقوط كردند. به برخي از نهضت ها كه در انقراض بني اميه تاثير گذار بودند اشاره مي شود.

يكي از اين نهضت ها كه به طور مستقيم از نهضت حسيني الهام گرفت و به نام حسين و ياد حسين و براي انتقام خون حسين انجام گرفت، نهضت توابين بود. اين نهضت با شعار يا لثارات الحسين شكل گرفت. [3] تشكل همسوي اهل بيت در اثر عوامل كه برخي از آنها شمرده شد، در كوفه عقب نشيني نمود از ياري مسلم و امام حسين باز ايستاد. در ميان عوامل دهگانه سهل انگاري يكي از آنها بود كه تشكل همسوي اكثريت نيروهايش در خانه ها خيزنده و يا پراكنده شدند.

بعد از حادثه دلخراش كربلا كه امام حسين را دعوت نموده، ولي در ياري وي سهل انگاري كرده بودند، سخت از رفتار خويش پشيمان شدند. اينان ا همان آغاز روز در صدد جبران اين سهل انگاري بر آمدند.

بزرگترين اقدامي كه در صدر برنامه هاي خويش قرار گرفتن انتقام خون حسين از قاتلان حسين، يعني از سران و هواداران حزب عثمانيه كه در كربلا شركت جسته بودند، بود.

ليكن نهضت توابين دو مشكل عمده در سر اقدام خود مي ديد. يكي سلطه جهنمي حزب عثمانيه به خصوص بعد از حادثه كربلا كه در عراق با خشونت عبيد الله كه كوچكترين حركت را سر كوب مي نمود، بود. ديگري نبودن رهبري از اهل بيت و عترت كه بتوانند زير پرچم وي اقدام عمومي عليه حزب عثمانيه شكل دهند. كسي از اهل بيت مانند امام سجاد عليه السلام در ميان مردم كوفه حضور نداشت. از طرفي زمينه فراخواني امام سجاد عليه السلام با توجه به تجربي تلخي كه از دعوت امام حسين عليه السلام داشتند به طور كلي از بين رفته بود.

در عين حال اين تشكل كه آسيب فراوان از حاكميت عبيد الله در عراق تحمل كرده بود، در صدد جبران آن سهل انگاري بود. از همان روزهاي نخست شروع به فعاليت نمود، رهبران اين نهضت ياران و هواداران را آماده مي ساختند تا فرصت مناسب در جهت پديد آوردن يك جريان اجتماعي و حركت عمومي عليه حاكميت حزب عثمانيه فراهم شود.

مردم هم همواره به طور پنهاني اعلان پشتيباني مي نمودند، فلم يزل القوم في جمع اله الحراب و الا ستعداد للقتال و دعاء الناس في السر من الشيعه و غيرها الي الطلب بدم الحسين. [4] .

اين زمينه ساز تداوم يافت. اين حركت به صورت جدي و پنهاني در كوفه و عراق و حتي در يمن تداوم داشت تا آن دو مشكل حل شد. يزيد پليد در سال 63 رخت بر بست و حزب اموي در از اين جهت آسيب جدي ديد. با بر طرف شدن اين مانع بزرگ هواداران تشكل همسو فرصت را غنيمت شمردند مشكل رهبري نهضت خود را به گونه ديگر حل نمودند. گرچه در ميان آنان از اهل بيت كسي نبود و زمينه فراخواني هم وجود نداشت، ليكن اين مشكل را از درون هموار ساختند و يكي از با سابقه ترين افراد و با صلابت ترين كه از لحاظ انديشه هم فردي فرزانه و از پايگاه قوي مردمي برخوردار بود و از صحابه رسول الله (ص) به شمار مي رفت و در رفتار هم فردي سترگ بوده يعني سليمان بن صرد خزاعي را به رهبري نهضت خويش بر گزيدند. پنج تن از سران اين تشكل از جمله خود سليمان در منزل وي گرد آمدند. آنگاه صد نفر ديگر از سران شيعه و تشكل همسو به آنها پيوستند و سليمان را به عنوان رهبري نهضت برگزيدند. آن پنج عبارتند از: سليمان بن صرد خزاعي، مسيب بن نجبه فرازي، عبد الله بن سعد بن نفيل، عبد الله بن وال، رفاعه بن شداد. [5] .

انگيزه اصلي در انتخاب آن موقعيت تضعيف شديد موقعيت حزب عثمانيه در عراق بعد از مرگ يزيد بود. كه خود تصريح دارند: والامر الان ضعيف. [6] بعد از مرگ يزيد هم اين زمينه سازي ادامه يافت تا سال 65.

عده زيادي تقريبا به تعدادي كه با مسلم بيعت نموده بودند با سليمان بيعت كردند. كه تعداد افراد را تا شانزده هزار نفر نام مي برند. گرچه حدود چهار هزار نفر به پيمان خويش وفادار شدند و همراه سليمان حركت نمودند. [7] آنان با رهبري پيمان بسته، در نخيله كوفه اجتماع، آنگاه به طرف شام حركت نمودند. هدف اصلي آنان به قتل رساندن عبيد الله بن زياد بود. [8] سپاه سليمان ابتدا در كربلا بر سر مزار حسين عليه السلام حاضر شدند و سخت ناله نموده و اشك رختند، و پيمان انتقام خون حضرت را بستند. [9] و فرسخ ها راه براي رسيدن به شام پيمودند كه از جانب شام عبيد الله حصين بن نمير كه از فرماندهان سپاه كربلا بود با سي هزار سپاه مامور سركوب آنان ساخت. [10] ضمن درگيري و كشتار فراوان اكثر همراهان 4000 نفري كشته شدند در نهايت رهبران آنان همه كشته شدند و اين نهضت بعد از آسيب فراوان به حزب سر كوب شد.


پاورقي

[1] ترابيه در برابر عثمانيه به کار مي رفته که در مورد مختار مي نويسند او عثمانيه بود انگاه ترابيه شد. فتوح، ج 5، ص 165.

[2] فتوح، ج 5، ص 165.

[3] طبري، ج 5، ص 92.

[4] طبري، ج 5، ص 71.

[5] طبري، ج 5، ص 66.

[6] طبري، ج 5، ص 71.

[7] همان، ص 92.

[8] همان، ص 94.

[9] همان، ص 97.

[10] همان، ص 104، مروج الذهب، ج 3، ص 94.