بازگشت

استقرار دين


اين كه كسي هدف نهضت امام حسين را در حكومت داري خلاصه نمايد به نظر مي رسد كوتاه بيني باشد. هدف فراتر از اين محور بود. زيرا هدف استقرار دين در ابعاد گوناگون معارف و اخلاق و رفتار جامعه مي باشد. هدف نهضت تداوم دين، و جاري شدن دين در بستر تاريخ جامعه مي باشد. و البته كه حكومت داري ديني بهترين ابزار براي شكل دادند و تحقق چنين هدف مي باشد.

ليكن اگر حكومت داري ديني در جامعه اي شكل نگرفت لزوما به اين معنا نيست كه دين از ان جامعه رخت بربسته باشد. زيرا استقرار دين در ابعاد ديگر معارف و انديشه ها، اخلاق و رفتار فرصت پديدار خواهد داشت كه چه در صورت حكومت داري ديني امر محوري مي تواند جامعه را در نمادينه نمودن و تجلي ديني تبلور دهد.

بر اين اساس همان گونه كه هدف اصلي حزب عثمانيه در چالشگري عليه عترت دين زدايي بود، هدف اصلي عترت نيز استقرار دين الهي بود.

و اين استقرار دين الهي اگر امام حسين به كوفه مي رسيد و با توان و حمايت تشكل همسوي اهل بيت حزب عثمانيه را از عريكه قدرت مي افكند و حكومت داري ديني را مستقر مي ساخت و همانند پدرش علي دوباره كوفه را پايگاه حكومت داري علوي قرار مي داد، به تمام انگيزه و اهداف دستيازي مي نمود. ليكن اين گونه نيست كه وقتي اوضاع دگرگون شود و حضرت نتواند رهبري جامعه را در حكومت داري به عهده بگيرد به ان اهداف دست يازي نتواند نمايد. اين سخن بدور از تحقيق است كه از قلم كسي تراوش نمايد. كه حال كه حسين كشته شده است به اهدافش نرسيده است. زيرا ثمرات و نتايج بر زنده و باقي ماندن حسين و توان مندي حكومت داري وي وابسته است. اگر اقدامي فرجامش كشته و شهادت امام باشد ان اثري كه بر زنده بودن امام است بعد از رحلت وي بيار نمي نشيند!اين انديشه كه با تحليل هاي فراوان اصرار بر بارور نمودن ان است اسيب پذير مي توان باشد. زيرا هدف استقرار دين همان گونه كه ممكن است از راه حكومت داري ديني به دست ايد ممكن است از طريق ايثار و شهادت نيز فراهم شود.

فرهنگ ايثار و شهادت باورهاي زلال توحيدي را بارور و در اعماق جان انسان ها نفوذ داده و اخلاق و رفتار آنان را پاك مي نمايد. و استقرار دين مگر غير از ببار نشاندن انديشه هاي توحيدي و اخلاف و رفتار جامعه است.

بر اين اساس در استقرار دو راه وجود دارد استقرار حكومت داري ديني، فداكاري تا شهادت. براي رسيدن به استقرار دين در باورها و اخلاق و رفتار، راه دوم همانند راه اول به يك مقصد پايان مي يابند و يك هدف را تامين مي نمايند. اگر در نهضت امام حسين عليه السلام راه اول هموار نشد راه دوم برگزيده شده ان اهداف مقدس با انتخاب راه ايثار و شهادت تامين گرديد. امام حسين عليه السلام اين راه را انتخاب نمود كه چالشگران ديني بر اين خيال نباشند كه اگر شرايط را همانند بني اميه ان گونه فراهم اورند، مي توانند دين را مهار كنند و تاثير گذاري ان را مانع شود. و يا مي توانند با فراهم آوردن ان شرايط عزت و كرامت انسان ها را اسيب رسانند و جامعه را برده و بنده خويش سازند. راه ديگر وجود دارد كه راه سر افرازي و عزت حسيني مي باشد كه درس آزادگي و آزاد زيستي و سر بلندي و سترگ زندگي را مي اموزد. راه ديگري وجود دارد كه راه آرمان خواهي است كه با گزينش ‍ راه شهادت دين را مستقر مي سازد. براي تحليل و شفاف نمودن راه ايثار و شهادت بايد از فرهنگ قرآن و عترت ياري جست تا اين محور به خوبي آشكار گردد.