بازگشت

قاتل امام حسين


قاتل حسين و يارانش را نمي توان گفت يك فرد يا دو فرد مي باشد.

زيرا قاتل همه آناني هستند كه در سپاه عمر سعد يعني حزب عثمانيه حضور داشتند. بلكه همه افرادي كه به نوعي در قتل حسين عليه السلام سهيم بودند، قاتل مي باشند. آنان كه دستور دادند، آنان كه نيرو فراهم كردند، آنان كه زير پرچم آنان در جبهه شركت نمودند، انا كه زمينه را فراهم آوردند، و آنان كه حسين را به شهادت رساندند. و حتي آنان كه در ان زمان و يا هر زمان به اين جنايت غير انساني راضي شدند. همه از يك تيره زمان و تبار هستند. هم پيروان يك جريان اجتماعي هستند. و همه از اولين آنان تا آخرين آنان به نوعي قاتل مي باشند. زيرا جريان هاي اجتماعي كه در جامعه تداوم مي يابند خاستگاه آنها يك ايده است همه در ايده و آرمان همگونند. قرآن در مورد همين جريان ها چون مديريت و تشكل آنان بر اساس يك ايده است، همه را يك جريان و نيرو و يك آرمان مي داند. حال افراد آنان اين زمان باشند يا هزار سال پيش از اين و يا هزاران سال پس از اين...

قرآن جريان اجتماعي كه از قوم بني اسرائيل از فرعون پيروي مي نمايد و آرمانهاي آنان خوي استكباري و ستيزه جويي و ماجراجويي مي باشد چون خاستگاهش يك آرمان است و همه پيرو يك مرام هستند از سر نوشت مشابه نيز برخوردارند. اگر بني اسرائيل ان زمان گرد ذلت بر پيشانيشان نشسته است بني اسرائيل امروز (اسرائيل) كه بر همان آرمان است، همگون همان سر نوشت، سكه ذلت بر اينان نيز زده شده است چرا؟ زيرا كه ايده يكسان است، تشابهت قلوبهم. [1] .

اين حقيقت در مورد همه جريان هاي اجتماعي است. اختصاص به بني اسرائيل ندارد. بر همين اساس آنان كه به نوعي در فراهم آوردن زمينه براي كشتن حسين تلاش كردند، در قتل حسين (به عنوان سبب) سهيمند.

چون همه هوادار يك جريان و يك ايده اند و به همين خاطر همه مورد لعن و نفرين قرار مي گيرند. در زيارت نامه امام حسين اين گونه با حسين سخن مي گوييم: خدا لعنت كند آنان را كه با تو ستيز كردند و آنان كه تجهيزات اسب و استر و ادوات جنگي فراهم نمودند و آنان كه زمينه را فراهم ساختند و حتي آنان كه به اين جنايت راضي شدند. زيرا اگر حامي ان جريان و ايده حزب عثمانيه نباشند به رفتار آنان راضي نخواهند بود،اللهم العن العصابه التي جاهدت الحسين و شايعت و بايعت علي قتله. اسر جب و الجمت و تنقبت لقتالك. و حتي آنان كه سمعت بذلك و رضيت به. اكنون قاتل امام حسين عثمانيه 14000 سال پيش نيست.

اكنون هم ممكن است كسي از اعضا حزب عثمانيه باشد. همان گونه كه اكنون هم ممكن است از اعضاي حزب تشكل همسوي اهل بيت باشد.

سلمان منا اهل البيت در هر زمان مصداق دارد.

اما اين كه قاتل مباشر حسين عليه السلام چه كسي بوده است يعني سر مبارك امام را چه كسي جدا كرده است. به لحاظ اين كه كشتن امام به صورت تهاجمي انجام گرفته، شايد نتوان به طور دقيق مشخص نمود كه سر مبارك امام را كدام فرومايه جدا كرده، سنان يا شمر يا يك پليد ديگر. و منابع تاريخي هم مختلف عنوان مي نمايند.

در آن لحظه حساس كه آخرين رمق در كالبد حضرت باقي مانده بود به صورت تهاجمي به حضرت حمله ور مي شوند زرعه بن شريك ضربه اي به دست چپ حضرت وارد مي سازد. آنگاه ضربه ديگر بر دوش و كنار گردن حضرت وارد مي سازد و بر مي گردد امام بعد از اين ضربه ها در حالي قرار مي گيرد كه داهي بر زمين مي افتاده و داهي برمي خاسته. در اين هنگام سنان نيزه مهلكي بر پلهوي حضرت فرود مي آورد كه حضرت بر روي زمين قرار مي گيرد، خولي بن ءيد نزديك مي شود كه سر حضرت را جدا كند بر خود مي لرزد و بر مي گردد. آنگاه سنان با نكوهش خولي خودش سر مبارك را جدا مي سازد. [2] .

برخي نقل ها شبل بن يزيد برادر خولي را عنوان مي نمايند. [3] ديگر شمر را قاتل مباشر معرفي مي نمايند. [4] و برخي هم خولي را قاتل معرفي مي نمايند. [5] از ميان اين نقل ها شايد بتوان گفت نقل اول كه قاتل مباشر سنان معرفي مي كند از همه قوي تر باشد. گرچه پذيرش اين نكته رذالت شمر را كاهش نمي دهد.


پاورقي

[1] بقره، 118.

[2] طبري، ج 4پ ص 748 و 661پ مروج الذهب، ج 3، ص 62، کامل، ج 2، ص 572.

[3] اخبار الطوال، ص 258.

[4] ارشاد، ج 2، ص 112.

[5] فتوح، ج 5، ص 137.