هنگامي كه مسلم در كوفه تنها مي شود شهر كوفه آشوب زده و پر التهاب را سپري مي كند. شب پر التهاب و پر آشوب شهر كوفه سپري مي شود. و نيروهاي عبيد الله مسجد و اطراف مسجد را جستجو نموده دست رسي به مسلم حاصل نمي كنند و حصين بن نمير فرمانده نيروهاي كل نظامي را دستور مي دهد شهر را خانه به خانه جستجو كنند، تا پناهگاه مسلم را بدست آورد. [1] .

پسر طوعه شب وارد خانه شده از حضور مسلم در خانه مطلع مي شود. وي به عبد الرحمن بن محمد بن اشعث خبر مي دهد. عبد الرحمن نيز اين خبر سري و مهم را به گوش پدر در حالي كه پدر در حضور عبيد الله مي رساند. عبيد الله متوجه جريان شده و محمد بن اشعث را با 70 نفر مسلح مامور مي سازد تا مسلم را دستگير نموده به دار الاماره اورند.

عبد الرحمن و محمد نيز اين گونه در قتل مسلم نقش ايفا مي كنند. كه اين خاندان پليد اشعث خود در خون علي عليه السلام، جعده در خون امام حسن مجتبي عليه السلام و محمد در خون مسلم و حسين بن علي عليه السلام، و عبد الرحمن وي نيز در خون مسلم اين گونه نقش ايفا مي نمايد. مسلم را بعد از دستگيري به وي امام داده! به نزد عبيد الله مي اورند. مسلم به عبيد الله وارد شده گفتگوي فراوان و در نهايت مسلم را به طرزي فجيع و مظلومانه به شهادت مي رسانند. [2] .