بازگشت

كوفه پايگاه تشيع


امام تصميم ديگري كه در اين فرصت بايد مي گرفت اين كه حضرت به كدامين سو روي آورد؟ در يافتن پاسخ صحيح به اين سوال بايد ديد كدامن منطقه مي تواند پايگاه فكري و حمايت رفتاري مردم از ان حركت شكل مي دهد. نهضت با شكوه امام حسين عليه السلام نيز از اين معيار استثنا نيست. امام بايد به منطقه اي روي آورد كه در انديشه زلال و شفاف مي انديشند و در عمل نيز حمايت بي دريغ از آرمانهاي وي را دارد.

با توجه به بررسي و تحقيقي نماينده حضرت از كوفه نموده و با توجه به پافشاري كه مردم كوفه در فراخواني امام دارند با توجه بها اطلاع دقيق و اطمينان كامل امام از كوفه، كوفه را از ميان همه سر زمين اسلامي بر مي گزيند. گر چه كوفه از ديدگاه برخي مانند محمد بن حنيفه و عبد الله بن عباس و عبد الله بن مطيع و نيز فرزدق [1] كه به امام توصيه مي كردند به كوفه نرود، [2] جاي مناسب نمي باشد. زيرا از ديدگاه اينان سابقه خوبي ندارد با علي عليه السلام رفتار وفاداري نداشت، با امام حسن عليه السلام ان گونه رفتار نمود كه حضرت مدينه را ترجيح داده به مدينه باز گشت.

ليكن مي توان گفت اين شناخت صحيح از اوضاع تشيع و منطقه شكل گيري تشكل همسوي اهل نمي باشد. شايد امثال ابن عباس و فرزدق موضع گيري گروه هاي و احزاب چالشگر را مي بينند و يا برخي سهل انگاري هاي گذشته در نظر دارند. ليكن به نظر مي رسد اين گونه نگرش به كوفه يك نگرش يك سوريه است. زيرا كوفه عاصمه علي عليه السلام است. كوفه پايگاه انديشه زلال علوي است. امام همام خوب مي داند پايگاه شيعه عاصمه امير المومنين عليه السلام شهر كوفه تشكيل مي دهد. امام نيك مي داند كه انديشه تشكل همسو در كوفه شكوفا شده است و همين تشكل بهترين و بيشترين ياري رساني را در فرصت هاي مناسب در زمان علي عليه السلام و زمان امام مجتبي به اهل بيت انجام داده است. اينك نيز همين تشكل از كوفه خيزش نموده و مردم كوفه هستند كه با هزاران نامه حضرت را به سوي خويش فراخواند و با وي پيمان خون بسته اند.

امام نيك مي داند اكنون منطقه توان مندي تشكل همسو كه مي تواند به صورت جدي از وي حمايت نمايد و باعث گردش معادله سياسي گردد كوفه است. كوفه هم از لحاظ عده، جمعيت انبوه شيعه را در خود جاي داده است كه روي كرد آنان به مسلم نمونه بارز ان است و هم از لحاظ پاي بندي مردم مقاومي هستند كه امتحان هاي خود را داده و توطئه هاي بزرگي را با ياري رساندن اهل بيت مهار نموده اند. و نيز مردم فرزانه اي هستند كه با سادگي نمي توان آنان را فريب داده از صحنه خارج نمود.

اين ويژگي ها در هيچ كجاي كشور اسلامي يافت نمي شود. شناخت امام از مردم عراق بر همين اساس استوار است به همين جهت به پيشنهادهاي همانند اب عباس و فرزدق توجهي نمي كند با عزمي راسخ كوفه را انتخاب مي كند.

در كوفه سران احزاب و قوميتهاي شيعه حضور دارند در عراق امثال حبيب بن مظاهر و سليمان بن صرد خزاعي و شريك بن اعورها حضور دارند كه هر كدام هزاران نفر را به دنبال خويش دارند. همان شريك بن اعور كه از بصره به كوفه آمد به طرح قتل عبيد الله را به مسلم پيشنهاد و به وي گفت اگر عبيد الله به قتل برسد من ان مقدار نيرو براي تو از بصره فراهم مي اورم كه تو را بي نياز سازد. [3]

كوفه همان شهري است كه هزاران نفرش با مسلم يعني با حسين عليه السلام پيمان وفا داري بسته اند و با اصرار فراوان از امام مي خواهند به سوي آنان بيايند. و امام هم از هواداري آنان اطمينان حاصل نموده است و شناخت صحيح دارد كه به سوي كوفه حركت مي كند. و همان گونه كه در بخش ‍ زمينه هاي قيام بررسي شد نمي توان پذيرفت جامعه شناختي امثال فرزدق با اين عباس بر شناخت امام برتري دارد. آنان تنها شمشيرهاي احزاب چالشگر را مي بينند توانمندي و گستردگي تشكل همسوي اهل بيت را در كوفه بررسي نمي نمايند. با توجه به اين ويژگي و شناختي كه امام از منطقه عراق به خصوص كوفه دارد ايا تصميم حركت به سوي عراق بر امام حسين عليه السلام امري آسان نمي باشد؟!

به نظر مي رسد تصميم بسيار آسان است گر چه اگر ان اقدام جاهلانه حكومت مبني بر تصميم ترر امام نبود، امام اندكي ديگر در مكه مي ماند.

حداقل مناسك خويش را به انجام مي رساند. ليكن ان تصميم به سرعت حركت امام افزود و امام در روز هشتم ذي الحجه تصميم گرفته از مكه خارج و به سمت كوفه حركت نمايد. در اين مرحله امام يك اقدام مدبرانه و زيركانه ديگري نيز انجام ميد هد ان اين كه مردم هوادار خويش عراق را از اقدام خويش با خبر مي سازد لذا نامه اي نگاشته به دست قيس بن مسهر صيداوي مي سپارد و مردم را از حركت خويش با خبر مي سازد تا آمادگي بيشتري در جهت حمايت از رهبري نهضت شكل گيرد.

بسم الله الرحمن الرحيم

از حسين بن علي

به: برادران شيعه و مسلمان

سلام عليكم خداي يكتا را سپاس گذارم

نامه مسلم بن عقيل كه خبر مي دهد شما نيك مي انديشيد و بر حمايت از ما اهل بيت متحد شده ايد و حق ما را مي خواهيد مطالبه نماييد، به من رسيده است.

از خداي مي خواهم كه انجام كار نيك شود و خدا به شما بزرگترين پاداش را نصيب نمايد. من روز شنبه هشتم ذي الحجه از مكه به سوي شما حركت نموده ام. هنگامي كه پيك من به شما رسيد، شما با سرعت بيشتر و به صورت جدي آماده باشيد كه من همين روزها در ميان شما خواهم بود. والسلام عليكم و رحمه الله [4] .


پاورقي

[1] اخبار الطوال، ص 243 و 245، ارشاد، ج 2، ص 72.

[2] همان.

[3] طبري، ج 4، ص 570، اخبار الطوال، ص 234، مقاتل الطالبين، ص 101، مقتل خوارزمي، ص 291.

[4] طبري، ج 4، ص 597، ارشاد، ج 2، ص 70.