بازگشت

مراحل نهضت


هر حركت اجتماعي در رسيدن به اهداف پيش بيني شده مراحلي را سپري مي نمايد. هر مرحله از ان جريان اجتماعي روش و تاكتيك هاي متفاوت را خواهان مي باشد. در همين راستا بسياري از روش ها از پيش مشحص بوده و تاكتيك ها نيز بر اساس همان پيش بيني ها تصميم گيري مي شوند. بطور طبيعي برخي از روي دادها و چرخش ها نيز پيش بيني نمي شوند و در ميان جريان حركت اجتماعي پديدار مي شودند، كه تصميم هايي را نيز بدنبال خواهد داشت. رهبري ان حركت بايد در فضاهاي متناسب با ان پيش آمدها روش هاي متناسب بر گرفته تا در برابر خطرها و تهديدها مقابله نموده و حركت اجتماعي خويش را از تنگناها عبور داده به ثمر رساند.

نهضت امام حسين عليه السلام يك جريان بزرگ اجتماعي است كه در تداوم حركت هاي و جريان هاي همگوي خود همانند حركت رهبران الهي پيش از خود پديدار شده است. نهضت امام حسين عليه السلام بسيج تشكل همسوي اهل بيت و ساماندهي اين جريان بزرگ اجتماعي عليه حاكميت بني اميه و حزب عثمانيه و به عهده گرفتن رهبري جامعه مي باشد تا از اين طريق به اهداف بزرگ استقرار دين الهي و اصلاحات اجتماعي دست يازي نمايد.

حركت انقلابي امام حسين يك جريان بريده از پيش يا پس از خود نيست، بلكه يك حلقه درشت و شفاف از همان جريان بزرگ اجتماعي تكشل همسوي اهل بيت عليه السلام است. در حقيقت تداوم حركت هاي اجتماعي امير المومنين عليه السلام و اقدامات امام حسن مجتبي عليه السلام عليه اين ناهنجاري مي باشد. همان گونه كه امام علي بن ابي طالب عليه السلام با رهبري خويش تشكل همسو را ساماندهي نمود و با ياري و همراهي همين تكشل توانست حكومت علوي را مستقر سازد و ان گونه اصلاحات عميق اجتماعي پديدار سازد. در حكومت علوي نابساماني هاي فرهنگي اقتصادي اجتماعي ساماندهي شدند و ان گونه فرهنگ بالنده و پوينده در جامعه پديدار شد و بنيان هاي اقتصادي جامعه مستحكم و استوار بنا نهاده كه با اجراي ان سيستم فقرزدايي و محروميت زدايي شكل گرفت.

قشرهاي اسيب پذير جامعه را ان گونه حمايت و ساماندهي نمود كه، بعد از استقرار حكومت علوي در كوفه و بلكه در اطراف حكومت داري امام فقر ريشه كن شد.

در سايه حكومت علوي مردم از امكانات اوليه و ضروري خويش بهره مند شدند. ناهنجاري هاي اقتصادي همانند نابساماني هاي اجتماعي ساماندهي شدند، ما اصبح بالكوفه احد الا نا عما ان ادناهم منزله ياكل البر و تجلس في الظل ويشرب ماء الفرات. [1] مردم در زمان حكومت داري علي عليه السلام اسوده خاطر بودند امكانات اوليه نان و مسكن و اب مناسب براي اشاميدن براي آنها فراهم بود.

حركت اجتماعي و انقلاب شكوهمند امام علي عليه السلام همان گونه با ساماندهي تشكل همسو توطئه هاي خطرناك همانند توطئه قاسطين را مهار نمود. با بسيج تشكل همسو ليله الهرير پديدار ساخت. سردمدار قاسطين معاويه ان گونه زبون شد كه توطئه داوري را تدارك ديد.

همان گونه كه امام مجتبي عليه السلام در اولين فرصت روي كرد مردم به وي و حمايت فراگير مردمي يك حركت بزرگ عليه بني اميه پديدار ساخت و هزاران نفر و در نبرد عليه معاويه بسيج نمود و همين امر باعث شد كه پايه لرزان حكومت بني اميه ان گونه بلرزد كه سرد مداران قاسطين به هراس ‍ افتاده شبانه و روز تلاش كند تا زمينه مصالحه را فراهم سازد. و در نهايت هم با تزوير و نيرنگ به اين هدف نايل شود.

حركت امام حسين عليه السلام نيز يك حلقه از همين جريان اجتماعي بزرگ است. گسيل همسو عليه حاكميت بني اميه و ناهنجاري هاي اجتماعي است كه تداوم همان حركت علوي و حسني است. اين جريان اجتماعي بعد از امام حسين نيز به شكل هاي متفاوت توسط امامان بعدي و ياران سترگشان تداوم يافت. كه يك تشكل چالشگر در برابر حاكميت هاي ستمگرانه بني اميه و بني عباس شكل گرفت. در زمان امام سجاد و امامين صادقين به گونه هاي متفاوت مقاومت نموده و در زمان امام موسي عليه السلام و نيز امام رضا عليه السلام يك حركت بزرگ اجتماعي را كه فريادي رسا عليه ظلم بني عباس بود در گوش زمان به صدا در آورد. تا آغاز دوران غيبت امام عصر (عج) تداوم يافت.

از اين رو است كه حركت پر شور حسيني بر عليه تداوم حاكميت ستمگرانه بني اميه كه بر تمام ارزش هاي انساني و الهي چالشگري مي نمود آغاز مي شود. اين حركت در رسيدن به اهداف اصلي بايد سايه شوم حاكميت بني اميه از سر مردم بر كنار مي ساخت و يزيدها از اريكه قدرت بر افكنده مي شدند، تا زمينه مناسب براي رهبري به حق عترت و استقرار ارزش هاي الهي و ديني فراهم مي شد.

ان گونه كه از گفتار امام شفاف شد، امام در رسيدن به اهداف خويش در مرحله اول تلاش خويش را بر سر نگوني حاكميت بني اميه و به عهده گرفتن رهبري جامعه متمركز نموده بودند. به همين خاطر در نيل به اين هدف دو مهم را بايد تامين مي نمود. نخست اطلاع رساني به اكناف و اطراف جامعه اسلامي از حركت پرو شور خويش. دو ديگر پديدار ساختن يك حركت و جريان بزرگ اجتماعي براي سرنگوني حزب عثمانيه و استقرار دين الهي.

در راستاي محور اول حركت امام به نوعي تنظيم شده است كه به بهترين شيوه در ان زمان جامعه جهاني و اسلامي را از اهداف و حركت اجتماعي خويش با خبر سازد. و در محور دوم نيز حضرت اقدام هاي بايسته و شايسته اي پديدار ساخته است كه تمام هواداران خويش را بتواند به سوي خويش جذب كند و از تمام توان مندي هاي اجتماعي در جهت پديدار ساخت يك حركت بزرگ اجتماعي بهره برد. ساماندهي اين دو محور مرحله نخست قيام امام حسين عليه السلام را شكل مي دهد كه از مدينه آغاز و تا مواجه شدن با سپاه دشمن تداوم يافت است. آنگاه بعد از مواجه شدن و به تعبير ديگر در محاصره سپاه دشمن قرار گرفتن مرحله دوم قيام پديدار مي شود، كه به صورت فشرده به شرح و تحليل اين دو مرحله مي پردازيم.


پاورقي

[1] بحار، ج 40، ص 327.