بازگشت

رهبري جامعه


در گفتار امام انگيزهاي نهضت به طور شفاف عنوان شده است كه رهبري جامعه يكي از اهداف مي باشد. امام عليه السلام در پاسخ مردم كوفه اين گونه مي نگارد: من منظور شما را كه نگاشتيد ما رهبري نداريم به نيكي متوجه شدم، در اين فرصت مسلم پسر عمويم كه فردي زيرك و امين مي باشد براي بررسي اوضاع به سوي شما گسيل مي نمايم... و ان كسي شايستگي رهبري را دارد كه بر اساس كتاب خدا رفتار نمايد و عدالت را مستقر سازد و حق محور باشد و هواي نفس خويش را مهار كرده باشد. [1] .

در اين گفتار ضمن بيان اهداف كه استقرار دين الهي و استقرار عدالت اجتماعي است، راه رسيدن به اين اهداف را نيز توجه مي دهد كه استقرار رهبري شايسته راه رسيدن به اين اهداف مي باشد.

و نيز در نامه خويش به سران بصره سخن از رهبري خويش و جانشيني خود نسبت به رسول الله (ص) دارد: ما كه اهل بيت رسول الله (ص) و وارث وي هستيم و بر جانشيني ما وصيت نموده است، و از همه سزاوارتر به جانشيني وي هستيم، وكنا اهله وا ولياءه وا وصياءه وورثته واحق الناس بمقامه في الناس. در پايان نامه هم مي نگارد اگر از رهبري ما پيروي نماييد به سعادت رشد و تعالي دست خواهيد يافت، وان سمعتموا قولي واطيعوا امري اهديكم سبيل الرشاد. [2] كه راه استقرار دين و زندگي توم با سعادت و رشد و بالندگي استقرار رهبري شايسته مي باشد.

هنگام بر خورد با سپاه حر بعد از نماز عصر: نحن اهل بيت محمد و اولي بو لايه هذا الامر عليكم من هولاء المدعين ما ليس لم و السائرين فيكم بالجور و العدوان. [3] ما اهل بيت شايسته ترين براي منصب رهبري مي باشيم به اينان كه مدعي هستند و با ستم و تجاوز در بين مردم رفتار مي كنند در اين گفتار امام سخن از رهبري جامعه مي باشد.


پاورقي

[1] طبري، ج 4، ص 561، ارشاد، ج 2، ص 39.

[2] طبري، ج 4، ص 565.

[3] ارشاد، ج 2، ص 79.