بازگشت

آثار مخرب تحريف


تحريف و قلب و بدعت، آفت بزرگ دين است. [1] تحريف، چهره و سيما را عوض مي كند، خاصيت اصلي را از ميان مي برد، به جاي هدايت، ضلالت مي آورد و به جاي تشويق به سوي عمل صالح، مشوق معصيت و گناه مي شود و به جاي فلاح، شقاوت مي آورد. تحريف، از پشت خنجر زدن است، ضربت غير مستقيم است كه از ضربت مستقيم خطرناك تر است. يهوديان كه قهرمان تحريف در تاريخ جهان اند هميشه ضربت هاي خود را از طريق غير مستقيم وارد كرده اند. علي عليه السلام را دوستانه و از طريق تحريف، بهتر و بيشتر مي شود خراب كرد تا به صورت دشمنانه. قطعا ضرباتي كه از طرف دوستان جاهل علي بر علي وارد شده، از ضربان دشمنانش كاري تر و بران تر بوده است.

تحريف، مبارزه بدون عكس العمل است. تحريف، مبارزه است با استفاده از نيروي خود.

موضوع تحريف سبب مي شود كه سيماي شخص به كلي عوض شود، مثلا علي عليه السلام به صورت يك پهلوان مهيب بدقيافه سبيل از بناگوش در رفته تجسم پيدا كند، به صورتي در آيد كه هرگز نتوان باور كرد كه اين همان مرد محراب، خطابه، حكمت، قضا و زهد و تقوا و خوف از خداست.

تحريف است كه امام سجاد را در ميان ما به نام بيمار معروف كرده است. تنها در ميان فارسي زبانان اين نام به آن حضرت داده شده، كار به جايي رسيده كه وقتي مي خواهيم بگوييم فلاني خود را به ضعف و زبوني زده، مي گوييم خود را امام زين العابدين بيمار كرده است؛در صورتي كه اين شهرت فقط بدان جهت است كه امام در ايام حادثه عاشورا مريض بوده اند نه اينكه در همه عمر تب لازم داشته و عصا به دست و كمر خم راه مي رفته اند. [2] .


پاورقي

[1] داستان حديث: اذا عرفت فاعمل ما شئت مثال خوبي است که تحريف نتيجه معکوس مي دهد (اين داستان در کتاب حق و باطل اثر استاد شهيد بخش احياي تفکر اسلامي نقل شده است.

[2] حماسه حسيني، ج 3، ص 290.