بازگشت

نوحه سرايي حضرت سكينه


نوشته اند: حسين بن علي عليه السلام دختري دارد به نام سكينه خاتون كه خيلي هم اين دختر را دوست مي داشت. او بعدها زن اديبه عالمه اي شد و زني بود كه همه علماء و ادباء براي او اهميت و احترام قائل بودند. ابا عبدالله خيلي اين طفل را دوست مي داشت. او هم به آقا فوق العاده علاقه مند بود. نوشته اند: اين بچه به صورت نوحه سرايي جمله هايي گفت كه در دل همه نشست. به حالت نوحه سرايي، اسب را مخاطب قرار داد كه:يا جواد ابي! هل سقي ابي ام قتل عطشانا؟؛ اي اسب پدرم! پدر من وقتي كه رفت تشنه بود، آيا او را سيراب كردند يا با لب تشنه شهيد كردند؟ اين در چه وقت بود؟ در وقتي بود كه ابا عبدالله از روي اسب به روي زمين افتاده بود. [1] .


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 1، ص 88.