بازگشت

اولين شهيد خاندان


از جوانان اهل بيت پيغمبر اول كسي كه موفق شد از ابا عبدالله كسب اجازه بكند، فرزند جوان و رشيدش علي اكبر بود كه خود ابا عبدالله درباره اش ‍ شهادت داده است كه از نظر اندام و شمايل، اخلاق، منطق و سخن گفتن، شبيه ترين مردم به پيغمبر بوده است. سخن كه مي گفت گويي پيغمبر است كه سخن مي گويد. آنقدر شبيه بود كه خود ابا عبدالله فرمود: خدايا! خودت مي داني كه وقتي ما مشتاق ديدار پيغمبر مي شديم، به اين جوان نگاه مي كرديم. آيينه تمام نماي پيغمبر بود.

اين جوان آمد خدمت پدر، گفت: پدر جان! به من اجازه جهاد بده.

درباره بسياري از اصحاب، مخصوصا جوانان، روايت شده كه وقتي براي اجازه گرفتن پيش حضرت مي آمدند، حضرت به نحوي تعلل مي كرد، مثل داستان قاسم كه مكرر شنيده ايد، ولي وقتي كه علي اكبر مي آيد و اجازه ميدان مي خواهد، فقط سر خودشان را پايين مي اندازد. جوان روانه ميدان شد. [1] .


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 1، ص 231و232.