بازگشت

آمادگي اهل كوفه


عواملي كه در كار بوده و ممكن است در اين امر (نهضت حسيني) دخالت داشته باشد و يا دخالت داشته است:

1- اينكه امام يگانه شخصيت لايق و منصوص و وارث خلافت و داراي مقام معنوي امامت بود. در اين جهت فرقي ميان امام و پدرش و برادرش ‍ نبود، همچنانكه فرقي ميان حكومت يزيد و معاويه و خلفاي سه گانه نبود.

اين جهت به تنهايي وظيفه اي ايجاد نمي كند. اگر مردم اصلحيت را تشخيص دادند و بيعت كردند و در حقيقت با بيعت، صلاحيت خود را و آمادگي خود را براي قبول زمامداري اين امام اعلام كردند او هم قبول مي كند امام مادامي كه مردم آمادگي ندارند از طرفي، و از طرف ديگر اوضاع و احوال بر طبق مصالح مسلمين مي گردد، به حكم اين دو عامل، وظيفه امام مخالفت نيست بلكه همكاري و همگامي است همچنانكه اميرالمؤمنين عليه السلام چنين كرد، در مشورتهاي سياسي و قضايي شركت مي كرد و به نماز جماعت حاضر مي شد خودش فرمود: لقد علمتم اني احق الناس بها من غيري؛ و والله لاسلمن ما سلمت امورالمسلمين و لم يكن فيها جور الا علي خاصه.

در قضيه كربلا اين عامل به تنهايي دخالت نداشته است. اين عامل را به ضميمه عامل سوم كه دعوت اهل كوفه است بايد در نظر بگيريم؛ چون عامل دعوت مردم، براي بدست گرفتن حكومت بود نه چيز ديگر، پس اين عامل، عامل جداگانه نيست و بايد در ضمن آن عامل ذكر شود.

2- از امام بيعت مي خواستند و در اين كار رخصتي نبود، يزيد نوشت: خذ الحسين بالبيعه اخذا شديدا ليس فيه رخصه.

بيعت، امضا و قبول و تأييد بود.

3- مردم كوفه پس از امتناع امام از بيعت او را دعوت كردند و آمادگي خود را براي كمك او و به دست گرفتن خلافت و زعامت اعلام كردند، نامه هايي پي در پي آمد، قاصد امام هم آمادگي مردم را تأييد كرد.

4- اصلي است در اسلام به نام امر به معروف و نهي از منكر، مخصوصا در موردي كه كار از حدود مسائل جزئي تجاوز كند، حرام و تحريم حلال بشود، بدعت پيدا بشود، حقوق عمومي پايمال شود، ظلم زياد بشود. امام مكرر به اين اصل استناد كرده است. در يك جا فرمود: اني لم اخرج اشرا و لا بطرا ولا مفسدا و لا ظالما، و انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي، اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيره جدي و ابي. و در جايي ديگر فرمود: سمعت جدي رسول الله: من رأي سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله. . . و در جاي ديگر فرمود: الا ترون ان الحق لا يعمل به، و ان الباطل لا يتناهي عنه؟ ليرغب المؤمن في لقاء الله محقا، اني لا اري الموت الا سعاده و الحياه مع الظالمين الا برما. [1]


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 3، ص 175.