بازگشت

امضاي هجده هزار مسلمان


كوفه اصلا اردوگاه بوده است، از اول هم به عنوان يك اردوگاه تاسيس شد. اين شهر در زمان خليفه عمر بن الخطاب ساخته شد، قبلا حيره بود. اين شهر را سعد وقاص ساخت. همان مسلماناني كه سرباز بودند، و در واقع همان اردو، در آنجا براي خود خانه ساختند و لهذا از يك نظر قوي ترين شهرهاي عالم بود.

مردم اين شهر از امام حسين دعوت مي كنند، نه يك نفر، نه دو نفر، نه هزار نفر، نه پنجاه هزار نفر و نه ده هزار نفر بلكه حدود هجده هزار نامه مي رسد كه بعضي از نامه ها را چند نفر و بعضي ديگر را شايد صد نفر امضا كرده بودند كه در مجموع شايد حدود صد هزار نفر به او نامه نوشته اند.

اينجا عكس العمل امام چه بايد باشد؟ حجت بر او تمام شده است. عكس ‍ العمل، مثبت و ماهيت عملش، ماهيت تعاون است، يعني مسلماناني قيام كرده اند، امام بايد به كمك آنها بشتابد. اينجا ديگر عكس العمل امام ماهيت منفي و تقوا ندارد، ماهيت مثبت دارد. كاري از ناحيه ديگران آغاز شده است، امام حسين بايد به دعوت آنها پاسخ مثبت بدهد. اينجا وظيفه چيست؟ در آنجا وظيفه نه گفتن بود. از نظر بيعت، امام حسين فقط بايد بگويد: نه، و خودش را پاك نگهدارد و نيالايد. و لهذا اگر امام حسين پيشنهاد ابن عباس را عمل مي كرد و مي رفت در كوهستانهاي يمن زندگي مي كرد كه لشكريان يزيد به او دست نمي يافتند، از عهده وظيفه اولش برآمده بود؛ چون بيعت مي خواستند، نمي خواست بيعت بكند؛ آنها مي گفتند: بيعت كن، مي گفت: نه. از نظر تقاضاي بيعت و از نظر احساس ‍ تقوا در امام حسين و از نظر اينكه بايد پاسخ منفي بدهد، با رفتن در كوهستانهاي يمن كه ابن عباس و ديگران پيشنهاد مي كردند، وظيفه اش را انجام داده بود. اما اينجا مسأله، مسأله دعوت است؛ يك وظيفه جديد است، مسلمانها حدود هجده هزار نامه با حدود صد هزار امضاء داده اند. اينجا اتمام حجت است. [1]


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 2، ص 269.