بازگشت

الحسين و القرآن


مؤلف: محمد جواد مغنيه

ناشر: دار الثقافه

محل نشر: بيروت

تعداد صفحات: 152

كتاب ياد شده، بدون فصل بندي است؛ اما مطالب آن، ذيل شانزده عنوان تنظيم شده اند كه عبارتند از: اساس اختلاف بين شيعه و سني، شهادت به ايمان و يقين، فرمان برداري از خدا انگيزه و اساس مقاومت و مسالمت از ديدگاه اهل بيت، علل قيام و انگيزه هاي اختلاف، حرم امام حسين عليه السلام انگيزه ي هدايت و تذكار جهانيان، قهرمان تاريخي همواره با ضعفا و بينوايان، شمه اي از كتاب رابطه ي تصوف و تشيع، كربلا و فلسطين و جنوب لبنان، اصحاب حسين عليه السلام، پرتوي از نور حسين، سرهاي شهيدان، نبوت و امامت، اي فرزند بتول، چه كساني حسين را به شهادت رساندند، معقول و نامعقول، شهيد پسر شهيد و قلب و بذر.

نويسنده درباره ي تأليف خود گفته است كه پس از سال ها مطالعه تفسير الكاشف، به چنين كاري دست زده، هدفش از اين تحقيق، كمك به سخنوران منبر حسيني، به ويژه جوانان بوده است تا آنان با بيداري، آماده ي پذيرش قداست بيانات حسيني شوند و خود را در جهت درك بعد انساني هدف از نهضت حسيني قرار دهند.

مؤلف - آن گونه كه در مقدمه ي كتابش يادآور شده است - كار خود را كوششي مختصر در راه شناساندن امام حسين عليه السلام به انسان هاي آزادانديش دانسته است، همان حسيني كه در جايگاه رهبر نمونه، ترجمان مفاهيم قرآن بوده، با روح و عمل و جسم و خونش، درس آزادگي و مقاومت را به انسان ها آموخت و در سايه ي رهبري قرآن، چيزي را براي بشر به ارمغان آورد كه هيچ كس تاكنون نياورده است.

سعي نويسنده در پرداختن به مباحث، بر اين بوده است كه ابتدا با استدلال جاذب و شيرين، به بيان پيوند امام حسين عليه السلام با قرآن، با تكيه بر روايات منقول و مأثور از اهل تسنن بپردازد. آن گاه در مقام رد و پاسخ گويي به اتهامات و شبهات وارد در اين باره برآيد كه نمونه اي از روش پرداختن به برخي مطالب را در ذيل مي آوريم.

مؤلف، ذيل عنوان «شيعه و بزرگ داشت امام حسين عليه السلام» آورده است كه به رغم توجه انديشمندان غير شيعي به انديشه ها و مبارزات آن حضرت و كارهاي صورت گرفته در اين باره، ارزش و عظمت روح و عمل امام حسين عليه السلام را جز شيعه، كسي ارج ننهاده، به آن اهميت نداده است؛ زيرا ديگران يا درصدد شناخت و تحليل آن بر نيامده اند يا به وسايلي، از شناخت آنان جلوگيري شده است؛ اما شيعه در طول تاريخ، همواره ياد حسين و انقلابش را زنده و گرامي داشته است. وي با طرح اين پرسش كه اگر يكي از شرايط امر به معروف، در امان بودن انسان از ضرر مالي و عرضي است، پس چرا امام حسين عليه السلام به اين كار دست زد، پاسخ مي دهد كه حضرت ناچار بود بين قرباني شدن براي نجات دين از نابودي و زنده ماندن و ادامه دادن زندگي مادي، يكي را ترجيح دهد و بدون ترديد، حفظ دين بر امام واجب بود. سپس نويسنده به فراگير بودن محبت حسيني عليه السلام در دل ها و رمز دوستي حضرت از سوي مردم اشاره مي كند.

در بخش ديگري اين كتاب، زير بناي اختلاف شيعه و سني، مسئله رهبري اهل بيت دانسته شده است و مؤلف، مدعاي شيعه را در اين باره، بس بزرگ و مهم برشمرده است. آن گاه با استناد به حديث ثقلين و برخي آيات شريف، نظر شيعه را تبيين و تشريح كرده، به اين پرسش كه معصومان چه كساني هستند، پاسخ داده است.

موضوع ديگر اين كتاب، «شهادت به ايمان و يقين» است كه در ذيل آن، به مباحثي چون: شيعه و زيارت حسين عليه السلام، نماز، زكات، امر به معروف و فرمان برداري از خدا و رسول پرداخته شده است.

نويسنده، نخستين انگيزه ي قيام امام را علم و يقين به وجوب جهاد مي داند. سپس عوامل ديگري چون: تضاد روحي و اخلاقي حضرت با يزيد، عامل وراثت، انتقام و عقده حقارت بني اميه را از ديگر اسباب وقوع حادثه كربلا قلمداد مي كند.

در بخشي از كتاب، بدون اين كه تقصيري را متوجه خطيبان منبرهاي حسيني كرده باشد، كار آنان را تقليد از گذشتگان دانسته، و به ايشان سفارش مي كند كه امروزه بايد رنج هاي «طف» همراه با انگيزه هاي قيام قهرمان انقلابي آن و نيز هدف هاي آگاهانه و سودمندانه آن حضرت، تبيين و تشريح شود. وي مشكل بشر امروزي را ارتجاع جاهلي و نژادپرستي و صهيونيزم معرفي كرده است.

مؤلف، قسمت هايي از كتابش را به سخنان دانشمندان و نويسندگان اختصاص داده است كه هر چند خود، شيعه نبوده اند، اما در عظمت نهضت حسيني و حقانيت شيعه منصفانه سخن گفته اند؛ مانند نوشته كامل مصطفي، تحت عنوان «رابطه ميان تصوف و تشيع»، كه چند صفحه كتاب را به خود اختصاص داده است.

در قسمت ديگري از كتاب، پس از آوردن عقايد افرادي چون ابوبكر بن العربي، محب الدين خطيب، دكتر محمد حسنين هيكل و عبدالرحمن بدوي، به آنان انتقاد مي كند كه چرا ابن عربي، كار يزيد را توجيه و گناه شهادت امام حسين عليه السلام را به گردن شيعيان انداخته است. يا در انتقاد از هيكل مي گويد كه چرا وي در كتاب امپراتوري اسلامي و اماكن مقدسه، از اماكن مقدس يهود و مسيح سخن به ميان آورد، اما درباره ي عتبات مقدسه در عراق و مشهد، تجاهل به خروج مي دهد. در انتقاد از عبدالرحمن بدوي نيز يادآور مي شود كه چرا وي شيعه را باطني دانسته است.

در پايان كتاب، فهرست ديگر آثار مولف ارائه شده است.