بازگشت

ترجمه


ابان پسر عبدالملك گفته: پرسيدم از امام صادق از روزه ي نهم و دهم ماه محرم، پس گفت: نهم روزي بود كه تنگ گرفتند بر حسين و همراهان او - خشنود باد خدا از ايشان - در كربلا، و فراهم شد بر او سواران مردم شام، و فرو خوابيدند بر گرد او، و شادمان شد پسر مرجانه و عمر پسر سعد به فراواني سواران و بسياري آنها، و سست و ناتوان شمردند در آن روز حسين و


همراهان او را، و دانستند نيايد او را ياري، و كمك نكنند او را مردم عراق. پدرم سر بهاي آن ناتوان دور افتاده باد! پس گفت: و هر چه باشد روز دهم پس روزي است كه كشته شد در آن روز حسين (ع) و افتاده ميانه ي همراهان، و همراهانش گرد او افتاده بودند همه برهنه. آيا پس روز روزه خواهد بود چنان روزي؟ نه چنان است! سوگند به پروردگار خانه ي خدا، نيست روز روزه، و نيست مگر روز اندوه و غمناكي كه در آمد بركسان آسمان و زمين و بر همه گروندگان به پيغمبر، و روز شادي و خوشي است بر پسر مرجانه و خانواده ي زياد و مردم شام - خشم كند خدا بر آنها و بر زاده هاي آنها - و آن روزي است كه گريست همه جاي زمين مگر شهر شام؛ پس هر كه روزه بدارد آن روز را يا افزوني جويد به آن روز، برانگيزاند خدا او را با خانواده ي «زياد» برگشته دل، و خشمناك باشد بر او خدا؛ و هر كه نگاه دارد در خانه ي خود نهاده را، در پي آورد خدا او را دوروئي در دل او تا روزي كه برخورد خدا را، و بردارد از او افزوني را و از خاندان او و زاده هاي او، و انبازي كند او را اهريمن در همه ي آنها.