بازگشت

انتقاد از مقتل نويسان


پس شايسته باشد كه حدود اين عمل به طوري مضبوط شود كه مطابق قواعد شرعه اقدس باشد و مورد طعن و اعتراض مذهب خارجه نباشد. و چون در اين زمان معاشرت و مخالطه ي تامه [1] است ميانه ي اهالي اين مذهب با مذاهب ديگر، و واقعه ي كربلا و ابتلاي حضرت سيدالشهداء (ع) در اكثر تواريخ ملل مذكور و مضبوط است، و شايسته باشد كه در مجامع تعزيه داري از امور مبتدعه و منهيات شريفه ي مقدسه ي احتزار تمام نمايد، مانند نواختن سازها و خوانندگيهاي طرب آميز، و بسا باشد كه مجالس لهو و لعب به پرداختگي بعضي از مجاع تعزيه داري نباشد، نباشد، و در حديثي حال اين گونه مردم بيان شده كه گفته اند: يطلبون الدنيا باعمال الآخرة [2] ، و اين حركات موجب محرومي از ثوابهاي عظيمه خواهد شد و شيطان را عداوات تمامي با نوع انسان است، پس هر عملي كه نفعش بيشتر باشد، توجه شيطان به افساد آن عمل زياده خواهد بود، به حضرت سيدالشهداء (ع) كه به حسب ضرورت دين و اخبار ائمه ي طاهرين، موجب نجات و رستگاري در دنيا و آخرت است، و هر عملي كه موجب فوايد دنيويه شود، نا اهلان توجهي تام و هجومي عام در آن عمل خواهند نمود، مانند ذكر


مصايب كه يكي از وسايل معتبره ي معاش شده و جهت عباديت كمتر ملحوظ شود، تا رفته رفته كار به جايي رسيده كه در مجامع علماي مذهب، اكاذيب صريحه ذكر مي شود و نهي از اين منكر ميسير نيست، و جمله اي از ذاكرين مصايب، باك از اختراع وقايع مبكيه [3] ندارند؛ بسا باشد كه اختراع سخني كند و خود را مشمول حديث «من أبكي فله الجنة» [4] مي داند، و به طول زمان همان حرف دروغ، شيوعي در تأليفات جديده پيدا كند، و هرگاه محدث مطلع امين، منع از آن اكاذيب نمايد، نسبت به كتاب مطبوع يا به كلامي مسموع دهد، يا تمسك به قاعده ي تسامح در ادله ي سنن نمايد و دستاويز نقلهاي ضعيفه قرار دهد و موجب ملامت و توبيخ ملل خارجه خواهد شد، مانند جمله اي از وقايع معروفه كه در كتب جديده مضبوط و نزد اهل علم و حديث، عين و اثري از آن وقايع نيست، مانند عروسي قاسم در كربلا كه در كتاب «روضة الشهداء» تأليف فاضل كاشفي نقل شده و «شيخ طريحي» كه از اجله ي علماي معتمدين است از او نقل نموده ولي در كتاب «منتخب» مسامحات بسياري نموده كه بر اهل بصيرت و اطلاع پوشيده نيست و علماي تاريخ مي دانند كه واقعه ي كربلا از وقايع معروفه و اكثر وقايع آن سرزمين در كتب معتبره مضبوط است و جمله اي از اهل مغازي در سير در اين باب كتاب مخصوص نوشته اند. اگر چه برخي از آن كتب در زمان ما مفقود شده مانند كتاب «ابي مخنف لوط بن يحيي» كه از معتمدين اهل سير است و آن كتاب تا حدود سنه ي هزار بوده و شيخ مفيد بعض وقايع را در «ارشاد» از آن كتاب نقل كرده اما كتاب «مقتل ابي مخنف» معروف در اين زمان، مجهول الحال و غير معلوم المؤلف است، اگر چه مشتمل بر بعض روايات «ابي مخنف» است، ليكن محل اعتماد اهل علم نيست، مانند اكثر كتب مارسيه ي جديد التأليف كه مشتمل بر غرايب و عجايب است كه اهل حديث را از آن امور اطلاعي حاصل نيست و ما اينك شروع به نقل چهل حديث كنيم.



پاورقي

[1] آميزش بي‏کم و کاست.

[2] با کار آخرتي دنيا را مي‏جويند

[3] داستانهاي گريه‏آور.

[4] هر کس بگرياند بهشت براي اوست. کامل الزيارات، باب 33، حديث 1 و 2 و 3 و 4 و 5؛ امالي صدوق، ص 122، چاپ مؤسسه‏ي اعلمي بيروت.