بازگشت

انتخاب انقلابي حر


برعكس نيروي جاذبه، ايمان و شيوه رفتار امام در امر به معروف عملي سبب شد كه «حر» را كه نامزد امارت بود وادار به توبه كرد و در زمره «التائبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنكر» (توبه/112) قرار گرفت ]و در بروز حال توبه و توجه تام به خدا و اولياي او و قطع علاقه دنيوي عاقبت بخير شد و سرمشق ديگران گرديد وي پس از توبه با اجازه امام در مقابل مردم ايستاد و گفت: شما همان كساني هستيد كه وسيله نامه به وي وعده ياري داديد، پيمان شكني آنان را زشت و ننگين شمرد و پس از اتمام حجت ها جنگيد تا به شهادت رسيد و اين چنين مورد تفقد حضرت اباعبدالله عليه السلام واقع شد[ «ونعم الحر حر بني رياح » «اين حر رياحي چه حر خوبي است.» [1] قدرداني و ارج نهادن به عمل شايسته مؤمني كه براي حاكميت فرمان اساسي «امر به معروف و نهي از منكر» تا پاي جان مي ايستد خودش امر به معروف است و موجب مي گردد كه ديگران نيز به انجام امور شايسته راغب گردند. از جمله كساني كه حسين عليه السلام خود را به بالين آنان رسانيد ابوالفضل العباس بود وي يادگار شجاعت اميرالمؤمنين عليه السلام است و مورد علاقه شديد ابي عبدالله عليه السلام كه عبارتهاي عباس جانم، بنفسي انت (اي جان من به قربان تو) نشانگر درجه محبت اوست. عباس عليه السلام در آن هنگام كه سرگرم پيكار است؛ برادر به حال انتظار ايستاده است كه ناگهان فرياد مردانه ابالفضل را شنيد. خود را به بالين او رسانيد از ديدن پيكر قطعه قطعه شده عباس و كشتار بي رحمانه يزيديان به قدري منقلب گرديد كه «چهره حسين عليه السلام شكسته شد (بان الانكسار في وجه الحسين) از ميان كساني كه حسين خود را به بالينشان رسانيد هيچ كدام وضعي دلخراش تر و جانسوزتر از ابالفضل العباس عليه السلام نداشت.» [2] هنگامي كه فرزندان و اصحاب امام وظيفه خود را انجام دادند و دعوت حق را پاسخ گفتند و به درجه والاي شهادت رسيدند. امام در حالي كه ارواح پاك آنان را مورد خطاب قرار داد پيروزي معنوي سپاه اسلام را به آنان نويد داد و نفرت و انزجار دايمي جهانيان را يادآور گرديد: «اي ارواح پاك برخيزيد، ستمگران و ناكسان را بنگريد كه چگونه در عين غلبه متلاشي و مغلوب گشته اند و براي هميشه شكست خورده اند و براي ابد منفور گشته اند.» [3] ظاهرا از اصحاب و فرزندان امام بجز حضرت سجادعليه السلام كه در بيماري به سر مي برد، كسي باقي نماند لذا خود حسين عليه السلام آماده رفتن به قربانگاه شد «حضرت اباعبدالله عليه السلام در دقيقه هاي آخر زندگاني خود آنان را از چنين پاياني بيم داد: «به خدا اگر مرا كشتيد به جان يكديگر مي افتيد و خون يكديگر را مي ريزيد اما خدا به اين كيفر بر شما بسنده نخواهد كرد، عذابي سخت براي شما آماده خواهد ساخت.» [4] امام به خاطر پاسداري از حريم مقدس اسلام و ارزشهاي گرانبهاي آن در هيچ شرايطي جزع و بي تابي نكرد و تسليم قدرت طلبان و زورگويان جائر نشد و كشته شدن و اسارت خاندان را به جان خريد و به عهد خود وفا كرد و شهادت را عاشقانه پذيرا شد و به سوي محبوب شتافت. حسين عليه السلام با شهادت خود از يك سو راه مبارزه با بيدادگري، فساد و ناجوانمردي... را نشان داد و از سوي ديگر با خصلتهاي عاليه انساني راه وصول به كمال و تقرب به حق را آموخت و پرچم حقانيت و عظمت تشيع را به خواهرش زينب كبري عليهاالسلام سپرد.


پاورقي

[1] همان، ص‏112 تا116.

[2] همان، ص‏118.

[3] محمدباقر محقق، قرآن و امام حسين، تهران، انتشارات بعثت، 64، ص‏94.

[4] پس از پنجاه سال،...، ص‏182.