بازگشت

محبت مكنون


از جمله احاديث نبوي كه در واقع بيانگر تأثير پذيري معنوي مردم از وجود مبارك سيدالشهدا (ع) مي باشد، حديثي است كه فرمود:

«ان للحسين محبة مكنونة في قلوب المؤمنين». [1]

در كانون دلهاي مؤمنين، محبتي نهفته و ويژه نسبت به حسين وجود دارد.

كيست كه نام حسين (ع) را بشنود و فردي از افراد بشر يا تني از اولاد انسان باشد و حالت انقلاب و انكسار و دلباختگي براي او فراهم نشود؟ محبت حسين (ع) دلها را به التهاب در آورده و جگرها را گداخته و مذاب مي سازد، و شورش دل و آتش درون را به ريزش قطرات اشك از ديدگان، آشكارا و عيان مي كند.

در كجاي دنيا ديده مي شود كه شيعه و دوستدار حسين در آنجا باشد و اقامه عزاي حسيني نكند. كيست كه پس از دادن عزيزترين محبوب و مطلوب خود به اندك فاصله و مختصر وقت و گذشتن كمتر زماني، آن مصيبت را فراموش نكند؛ جز مصيبت حسين (ع) كه با اين همه طول زمان و گذشتن قرنها، روز به روز اين مصيبت تازه تر و شور و شراره اش بيشتر و بلندتر مي گردد. آيا نه اين، جذبه عشق و علاقه و تأثير محبت و فرط دلبستگي و دلباختگي علاقه مندان نسبت به آن امام محبوب است؟

و اي بسا، نامحرمان در برابر عظمت و جلالت حسيني تسليم شده و به تواضع و تكريم در مقابل نام مبارك حسين و جلال و مقام او قد خويش به تعظيم و تسليم خم نموده و به دين و آيين حسيني گراييده و از اكسير محبت او مس خود را طلاي ناب و زر خالص مي گردانند.

براستي، سنت الهي چنين بوده كه محبت امامي كه مسير تاريخ را عوض كرده و دين الهي را نجات مي بخشد به گونه اي خاص در دل و جان مسلمين و مؤمنين قرار گيرد، حتي كساني كه مقابل حسين (ع) قرار گرفتند به قول فرزدق: «دلهايشان با او بود، اگر چه بر اثر دنيا پرستي شمشيرهايشان بر روي او كشيده شد». چه رسد به مؤمنيني كه عشق و محبت او با گل آنان سرشته شده است.

حتي محبت حسين (ع) در دل و جان رسول اكرم (ص) نيز ريشه دوانيده بود، به طوري كه مي فرمود: «هر گاه كه به فرزندم حسين مي نگرم، گرسنگي و اندوه از وجودم رخت بر مي بندد». [2] و نيز مي فرمود: «بار خدايا، من حسين را دوست دارم و آنان كه دوستدار او هستند نيز دوست دارم». [3] .

راه حسين (ع) راه دل است، و هرگاه عاشقي به دل توجه كند او را پيدا مي كند. لذا در برخي روايات وارد است كه: «قبر او در دلهاي دوستداران اوست».

سلام از دور و از نزديك بهر او بود يكسان

بلي قبر شريف او دل اهل يقين باشد

آري، دل مؤمن جايگاه تابش نور پر فروغ و احياگر حسين است. و هرگاه عشق و محبت فراتر از آفاق ظاهري و مادي باشد، رنگ ابديت به خود مي گيرد، زيرا پيوند اين محبت در حريم حب خدا بوده است و بقاي آن به بقاي فيض ذات سرمدي، جاودانه است، كه گفته اند:



اين محبت راز محبتها جداست

حب محبوب خدا حب خداست



شاهي كه نه سپهر از او برقرار شد

ماهي كه مهر و ماه از او كسب نور كرد




پاورقي

[1] حماسهء حسيني، استاد شهيد مطهري، ج 3 ص 247.

[2] بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 43، ص 309.

[3] بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 43، ص 281.