بازگشت

حضرت امام حسين ملائكه نقاله را منع كردند


مرحوم عراقي در كتاب دارالسلام مي نويسد: حاج ميرزا مهدي آشتياني حكايت كرد كه شخصي بنام محمود كه خادم حرم امام حسين عليه السلام بود اين قضيه را نقل كرد:

شبي نوبت من بود كه همراه با عده اي از رفقاي كشيك، از حرم امام حسين عليه السلام محافظت كنيم. مردم بيرون رفتند و همه ي درها را قفل زديم و خدام خوابيدند. شب به نيمه رسيده بود و من به صورت اتفاقي بيدار بودم! ناگهان ديدم دو نفر از باب معروف به «زينبيه»، به صحن داخل شدند و بالاي قبر تازه اي كه در همان روز، شخصي در آن دفن شده بود؛ آمدند. قبر را شكافتند و ميت مدفون در آن قبر را بيرون آوردند!

در اين هنگام ديدم كه آن ميت به آن دو نفر استغاثه و التماس مي كند و آنها به حرفش گوش نمي دهند و به او ترحم نمي كنند. سپس او را گرفتند و خواستند از همان


در «زينبيه» بيرون بروند. چون صاحب قبر از ترحم آنها مأيوس شد، روي خود را به طرف حرم مطهر نمود و عرض كرد: اهكذا يفعل بجارك يا اباعبدالله؟! آيا چنين رفتاري با همسايه ي (پناه آورده) شما انجام مي شود، اي اباعبدالله؟!

ناگهان صدايي از حرم مطهر شنيدم، كه از هيبت آن ديوارها و قنديلها به لرزه درآمد و فرمود: «ردوه، ردوه! او را برگردانيد، او را برگردانيد!»

آن دو نفر با عجله، جنازه را به جاي خود برگرداندند و رفتند! صبح روز بعد، كنار آن قبر آمدم و ديدم اثر شكافتن و تغيير در آن ظاهر است! [1] .


پاورقي

[1] خزينة الجواهر (مرحوم نهاوندي) ص 562، به نقل از دارالسلام عراقي - خاک بهشت ص 127 - دارالسلام عراقي ص 473.